با همسرم مشکل دارم البته از درون.چون هیچوقت خودش نمیفهمه.خرج زندگیمو پدر شوهرم میده شوهرم از اول بیکار بود و اینم بگم دمدمی.امروز با من دوهزار چهار زار میکنه ک اون ۵۰ تومنه ک بهت دادمو چیکار کردی و یه فحش خیلی زشت بهم داد.خیلی ناراحت شدم اومدم گذاشتمش رو میز.گفتم اینم پولت برات متاسفم مگه من دزدم...
یه سوال یعنی الان خاله همسرتونم در جریان مسایل شما و همسرتونن؟؟؟؟؟؟؟؟؟😐😐
رفتم باهاش درد و دل کردم.خونواده همسرم همه میدونن ک شوهر چقد نادونه.بعد من خیلی تنهام خانوادش خیلی حمایتم میکنن.این خالشم از هزار تا خواهر برام بهتر بوده.😔
بگو اومدم شکایت پسرتونو پیشتون کنم .بگو دیگه خسته شدم از این زندگی . زندگی دوستامو میبینم که شوهراشون واسه آینده ی زندگیشون تلاش میکنن و شوهره خودمو میبینم که بیکارو بیعار میگرده ناراحت میشم . بگو یا دستشو به یه کاری بند کنید یا میرم از زندگی. بعدم بگو من هرسری خجالت میکشم که هنوز دستش پیشه شما درازه و این حرفا
اندی میگه :
خوشگل محلمون توی شهر ما تکه . مهربونو شیرینو اما سراپا کلکه . منو میگه هاااا 😎😎خخخخ
دلم خیلی گرفت ناگفته نمونه ک چندوقتم هست هیچ حسی بهش ندارم ذره ذره با کاراش از چشمم خودشو انداخت.اما باز چشم پوشی کردم گفتم مهم نیست این چیزا.اما امروز قلبم خیلی شکست
میدونی چون میدونه عرضه ی چرخوندن یه زندگی دونفره رو نداره و هنوز باباش باید ساپورتش کنه ، واسه اینکه جلو شما کم نیاره و مردونگیشو مثلا نشون بده الکی سره موضوعات بیخودی هارتو پورت میکنه . بهترین کار اینه توام دادو بیداد کنی و سرش منت بذاری بزور بفرستیش سرکار. به هر حال زن و زندگی خرج داره
اندی میگه :
خوشگل محلمون توی شهر ما تکه . مهربونو شیرینو اما سراپا کلکه . منو میگه هاااا 😎😎خخخخ