پسرم از صب حالت ویروسی داشت وسرفه شدید وگلو درد و بی حال زیاد گفتم خب سرما خوردگس تبشمبالا نیست بهش شربت دادم شلغمبخور دادم براش ابمیوه طبیعی اینا گرفتمبراش دیگه رفتمکه بخوابم شوهرمم اومد بخوابه بعد گفت بذار ی نیمساعت توحال بمونممیاماتاقمنم اتاق بودم یدفعه دیدم شوهرمفقط داد میزد دوییدمتوحال وسرم تمومبدنش میلرزید تشنجکرده بود من انقدر هول میشم اصلا نمیتونم ارامش داشته باشم خیلیی بدتر داد میزدماز نفهمی و استرس زیاد داشتمزنگمیزدم۱۱۰ ی لحظه کاومدم لباس بپوشم فقط دیدم داد میزد شوهرم مرد بچه مرد دیدمبچه کبوووود کبوددد شده منلعنتی هیچیییی بلد نیستم باید چیکار کنم هزاربار هی مطلب خوندمبرااینجثرمواقع ولی اصلا مغزمقفل بود فقط جیغمیکشیدم اوردیمش بیمارستان نمیدونم چی شد که الان خوبه نمیدونم چی شد ب خیر گذشت باید بستری بشه ولی الان دیگه تشنجاینا نداره من مردم ب خدا خدایا هیچکس اینجوری امتحان نکن ادم میمیره😭😭😭بمیرم انقدر مظلوم بچم الانمفقط خوابه خدا بمیمر فقط براش
پدر پشتمشکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اونهمه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو🥀پدر تنها شدمتنهایی سخته😭😭بابای نازمبابای قشنگمدلمبرات تنگ شده خیلیییی دلمبرات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات وبوسیدم لعنت به لحظه ای ک نشستم تا روی صورت ماهت خاکریختن لعنت به همه لحظه هایی که تونیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
اصلا نمیتونم بگم چی گذشت بهم ولی الان اعصابم داغون که چرا اینجوری میکنمدجرا نمیتونم اینجور مواقع یکم ارومتر باشم همسایمون خیلی ترسوندم
پدر پشتمشکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اونهمه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو🥀پدر تنها شدمتنهایی سخته😭😭بابای نازمبابای قشنگمدلمبرات تنگ شده خیلیییی دلمبرات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات وبوسیدم لعنت به لحظه ای ک نشستم تا روی صورت ماهت خاکریختن لعنت به همه لحظه هایی که تونیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
عزیز دل من.نورچشمام.قوت قلبم.جمعه ساعت سه وچهل دقیقه بیست ویک شهریور به مقصد آسمون ها پرواز کرد.ودستهای دخترش خالی شد...روضه رقیه شده همدم تنهایی هام..بابا به دیدار دخترت نمیای دیگه؟ما قرارمون بودهرجا میریم کنار هم باشیم..بارفتنت تموم رنگ های دنیا را بردی ودخترت را داخل یه تنهایی بی انتها رها کردی
پدر پشتمشکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اونهمه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو🥀پدر تنها شدمتنهایی سخته😭😭بابای نازمبابای قشنگمدلمبرات تنگ شده خیلیییی دلمبرات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات وبوسیدم لعنت به لحظه ای ک نشستم تا روی صورت ماهت خاکریختن لعنت به همه لحظه هایی که تونیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
ای جانم چی کشیدی اون لحظه،واقعا سخته.انشاالله که خدا شفا بده پسر گلت رو و همیشه سلامت باشن بچه ها.خودتو ناراحت نکن،خداروشکر بخیر گذشت.قربون حضرت زهرا برم یلحظه اومد به ذهنم😭
من ولی واقعا مرگ ودیدم بخدا فکرمیکردم دور از جونش جون نداره تابیمارستان تکونش میدادمباهاشدحرف میزدم تکون نمیخورد
پدر پشتمشکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اونهمه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو🥀پدر تنها شدمتنهایی سخته😭😭بابای نازمبابای قشنگمدلمبرات تنگ شده خیلیییی دلمبرات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات وبوسیدم لعنت به لحظه ای ک نشستم تا روی صورت ماهت خاکریختن لعنت به همه لحظه هایی که تونیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤
پدر پشتمشکست از رفتن تو 🥀پدر شادی تموم شد توغم تو🥀پدر اونهمه حرفات کجا رفت🥀همه رفتن بعداز رفتن تو🥀پدر تنها شدمتنهایی سخته😭😭بابای نازمبابای قشنگمدلمبرات تنگ شده خیلیییی دلمبرات تنگه لعنت به روزی که رفتی لعنت به لحظه ای که برااخرین بار پاهات وبوسیدم لعنت به لحظه ای ک نشستم تا روی صورت ماهت خاکریختن لعنت به همه لحظه هایی که تونیستی اخ که پشتم شکست بعد تو همه خوشیمون باخودت بردی🖤🖤🖤