همه ی مسئولیت مامان بزرگ بابا بزرگم رو دوش مامانمه
خاله هام هیچکدوم هیچ کاری نمیکنن
داییم که دو برابر ارث میبره هیچ کار نمیکنن
همشون خودشونو میزنن به ننه من غریبم بازی
کافیه اونجا جشن و مراسم باشه همشون مثل گشنه گداها سر و کله شون پیدا میشه
حتی سر هم نمیزنن بهشون
من فقط مامانمو دارم اخه من چه گناهی کردم که باید از حق من زده بشه
امیدوارم همشون بمیرن به درد نخورا
حاضرم شرط ببندم تا روز اخر به پدر مادرشون سر نمیزنن
همین که بمیرن مثل لاشخور واسه ارثیه سر و کله شون پیدا میشه
ببینم باز مامانم از خواهر برادراش دفاع میکنه یا نه