لطفا خواهرانه راهنمایی کنید قضاوت ممنوع قلبم به اندازه ی کافی خورد شده
من سه روز بیمارستان بستری بودم به خاطر جراحی (از یک روز قبل از عمل)
روزی که بستری شدم که فرداش برم برای جراحی حوصله ام سر رفت به دوست پسرم زنگ زدم و جریان و گفتم یکمی صحبت کردیم گفتم خسته شدم از این وضعیت گفتش حق داری خسته بشی حیف که راهمون از هم دوره و گرنه می اومدم بیمارستان پیشت (اون یه شهر دیگه است)از اون روز تا به الان که جراحی شدم و مرخص شدم و اومدم خونه یک بارم زنگ یا پیامی از جانبش دریافت نکردم امروز که روز مرد بود صبح بهش پی ام دادم به خطش گفتم روزت مبارک و جوابی ازش دریافت نکردم تا این که غروب واتساپش پیام گذاشتم گفتم به خطتت پیام دادم فکر میکنم ندیدی!
روزت و خواستم تبریک بگم جواب دادی مرسی عزیززززم ممنون که به فکرم بودی اما بازم چیزی از حال خودم نپرسید
شما جای من بودین چی کار میکردین