میرم خونه مامانم اونجا فعالیت های مجردیم رو از سر می گیرم
دقیقا کاری که من میکنم
حالم میده
دلم می خواهد یک دختر داشته باشم.❣دختری با موهای بلند مشکی و چشم های درشت خندان. اسمش را بگذارم "گیسو" و هر وقت دلم آشوب بود بنشانمش روی زانوانم و گیسهایش را ببافم تا قلبم آرام بگیرد.حالا که فکرش را میکنم دلم میخواهد "باران" هم داشته باشم. دختری لاغر و قد بلند که با صدایی مخملی برایم شعر بخواند. یک دختر تپل و مهربان با گونه های سرخ و گرد هم میخواهم. اسمش را بگذارم "آلما" و موهایش را با شامپوی سیب بشویم تا حسودی موهای طلایی خواهرش "گندم" را نکند. آدم برای دختری با موهای طلایی جز گندم چه اسمی می تواند بگذارد. معلوم است، "خورشید"! اصلا خورشید باید اولین دخترم باشد و هر صبح که چشمهایش را باز می کند ببیند خواهرش "شبنم" زودتر از او سماور را روشن کرده، "شادی" را بیدار کرده و به "نسترن" رسیده. دلم میخواهد در حیاط خانه م "ترانه" بخواند و "بهار" برقصد. "نگار"م خودش را لوس کند و من به هیچ کدام نگویم که روز تولد خواهرشان "الهه" مجذوب چشم هایش شده م. دلم چقدر دختر می خواهد. روزهایم بی "سحر"، شبهایم بی "مهتاب"، آسمانم بی "ستاره" و زندگی بدون "افسانه" ممکن نیست. تازه یک "ساقی" هم میخواهم تا سرم را گرم کند و "همدم" تا درد دل هایم را برایش بگویم. "رویا" می خواهم تا انگیزه زندگیم باشد و "آرزو" که دلیل نفس کشیدنم. دلم میخواهد یک دختر داشته باشم. دختری که خودم را توی چشمهایش و آرزوهایم را روی پیشانیش ببینم. هیچ اسمی توصیفش نکند. همه چیز باشد و هیچ نباشد. از هر قیدی آزاد باشد و در هیچ ظرفی جا نشود. رهای رها باشد! آری، انگار دلم می خواهد دخترم "رها" باشد... وزن بعد زایمان 115...هدف اول... 110❌هدف دوم.. 105❌هدف سوم.. 100❌
رفتم خونه مادر بزرگم اخ كه چقدر واسم زحمت كشيد اون موقع عقد بودم هيچ جا مثه خونه مادر بزرگم نميتونستم اروم باشم شبا واسش درد دل ميكردم
اي اميد نااميدا حسييييين😢. تو رژيمم🥰وزن فعلي ٧٣/٤😫هدف اوليه٧٠😣هدف دوم٦٧🙁هدف سوم٦٤😕هدف چهارم ٦١🙂هدف پنجم٥٨☺️هدف ششم٥٥😊انشاالله تا ابان ماه بهش ميرسمممممم🥰🥰🥰😍
اي اميد نااميدا حسييييين😢. تو رژيمم🥰وزن فعلي ٧٣/٤😫هدف اوليه٧٠😣هدف دوم٦٧🙁هدف سوم٦٤😕هدف چهارم ٦١🙂هدف پنجم٥٨☺️هدف ششم٥٥😊انشاالله تا ابان ماه بهش ميرسمممممم🥰🥰🥰😍
دپرس شدم میخوام روحیه پیداکنم اما تا تصمیم میگیرم برم کاری رو انجام بدم بغضم میگیره و به خاطراتمون فکرمیکنم و میشینم رجیح میدم هیچکاری نکنم داغونم راه حل چیه
من ک مطمنم به دوروز نرسیده دعوامون درمیاد از راه دور هردو بهانه گیر میشیم
اما یه روز تنهایی خوبه خداییش استراحت مطلق
میشه یه صلوات واسه خوب شدن بابام بفرستید؟ بدجوری بهش احتیاج دارم. ❤❤❤❤❤❤❤❤❤حس عجیبیه وقتی داری به آخرای سومین دهه زندگیت نزدیک میشی و یهو میبینی وای چقد داره دیر میشه واسه زندگی... یهو میبینی دیگه از اون خوابای طولانی تا کله ظهر خبری نیست... یهو میبینی آرزوهات چقد عوض شدن... یهو باخودت میگی نکنه دنیا تموم بشه و من هنوز به آرزوهام نرسیده باشم... همه ثانیه ها برات ارزشمند میشن..تازه بیدار شدم دعا کن چشامو نبندم... میخوام این راهو تا تهش برم... میخوام یه روز بگم به خودم که دیدی تونستی..
دپرس شدم میخوام روحیه پیداکنم اما تا تصمیم میگیرم برم کاری رو انجام بدم بغضم میگیره و به خاطراتمون ف ...
بعد یه هفته عادی میشه.
مگه کجا رفتند
میشه یه صلوات واسه خوب شدن بابام بفرستید؟ بدجوری بهش احتیاج دارم. ❤❤❤❤❤❤❤❤❤حس عجیبیه وقتی داری به آخرای سومین دهه زندگیت نزدیک میشی و یهو میبینی وای چقد داره دیر میشه واسه زندگی... یهو میبینی دیگه از اون خوابای طولانی تا کله ظهر خبری نیست... یهو میبینی آرزوهات چقد عوض شدن... یهو باخودت میگی نکنه دنیا تموم بشه و من هنوز به آرزوهام نرسیده باشم... همه ثانیه ها برات ارزشمند میشن..تازه بیدار شدم دعا کن چشامو نبندم... میخوام این راهو تا تهش برم... میخوام یه روز بگم به خودم که دیدی تونستی..