2777
2789
عنوان

دخترم میگه عزرائيل را دیدم تروخدا بیایید

| مشاهده متن کامل بحث + 5278 بازدید | 153 پست
عزیزم من فقط نسبت به خودم و حوادث پیش روی خودم حسم فعاله ‌‌و بهم انگار میگن الان اینو بکن یا نکن و د ...

آها درسته خوشبحالت حتما روح پاکی و معصومی داری که اینجوری هستی خوب نمیشه سربا نیت بزاری تا توی خواب ببینم چی میبینی ؟

نمیدونم از چیه خودم خبرندارم از کی دارم نمیدونم ولی وقتی ۲۶سالم بود همسایمون عروسی بود ماهم رفتیم د ...

منم مثل شما ی چیزایی قبل اتفاق افتادنش میبینم.رو تخت دراز کشیده بودم داشتم بچمو شیر میدادم،یهو تصویر دیدم که پشت پنجره ایستادم صدای انفجار اومد خونه همسایمون آتیش گرفت میخواستم زنگ بزنم آتش نشانی،بعد یادم رفت چیزایی که دیدم شب صدای انفجار اومد یهو اومدم صبح دیدم

عشقم پسرم بهترینم نفسم بنده به نفسات.مامان خیلی منتظر اومدنت بودم فدای دستای کوچولوت بشم.پسر خوشگلم داداشی شدنت مبارک دورت بگردم تو انقد مهربونی چه داداشی خوبی میشی برا کنجد تو دلم❤❤❤

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

مردم چه میفهمن از تراپی؟؟ احیانا شما خودتون تراپیست نیستین که بهتون برخورده!!؟ یه تکنیک اکت حداقل د ...

نه رشتم فني هست و مثل شما غرض ورزي نميكنم ولي تراپيستهاي خوب ديدم ك زندگي ها نجات دادن هر كسي اين روزا عقلش ميرسه كجا بره يا نره

پذيرش دكتري هم راحت نيست بين تعداد زياد متقاضي و ازمون نظام روانشناسي هم اصلا راحت نيست خيلي سختگيري توي كارشون هست و اصلا با بيمارستاني ك مادر شما سالها قبل با ليسانس شايد رقته بيمارستان و  بعدش ادامه تحصيل داده فرق داره روانشناسهاي بيمارستان اصلا نيازنيست ب روز باشن  برعكس كلينيكها  چون توي بيمارستان ي حقوقي دريافت ميكنن چ كارشون  خوب باشه چ نباشه بيمار بدبخت هم ك شرايطش جوري نيست اصلا روانشناس ب دردش بخوره فقط دارو ميخوره روانشناس هم يك گزارش از مشاهده بيمارميده و كمك زيادي نه از دستش بر مياد و نه توانايي علميش رو داره متاسفانه

ولي توي كلينيكها بايد ب روز باشن چون درامدشون كاملا وابسته ب كيفيت كارشون هست

وسلام😄

سلام عزیزم دختر من هم بعد از یه ترس بزرگ که براش پیش اومد دچار همین حالت شد همیشه میگفت یه آقایی وایساده و داره من رو نگاه میکنه شبا همش تو بغل خودم می‌خوابید.گاهی وقتا دعواش میکردم و میگفتم الکی میترسی اما بعضی صبحا وقتی از خواب بیدار میشدم میدیدم پایین تختم خوابیده و من رو صدا نزده .روز به روز بدتر میشد تا اینکه دوستم یه خانمی رو بهم معرفی کرد که دعای قرآنی میداد با اون خانم تماس گرفتم و گفتند که همزاد هست اما همزادش مرد هست.یه سری دعای قرآنی بهش داد و شکر خدا دخترم کاملا خوب شد الان شبا خودش تنها هم باشه نمیترسه.  

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز