من ب شوهرم میگم منو ببر پیش خودت همونجا یه آپارتمانه خیلی کوچیک اجاره کن لااقل من دو هفته پیش تو باشم بقیهاش هم خودت بیای مرخصی . حالا ش شوهرم اسمش برای مسکن ملی در اومده میگه فعلاً نمیتونم ببرمت پیش خودم باید برای مسکن ملی پول جمع کنم ولی خب من واقعا راحت نیستم خونه خودمون . با هیچکس تو این خونه من راحت نیستم و هر کسی به هر نحوی منو اذیت کرده علی الخصوص مادرم .
شوهرم میگه ی مدت صبر کن درستش میکنم که میدونم حالا حالا ها نمیکنه
من دلم میخواد زودتر برم سر خونه زندگی خودم که راحت بشم
ولی شوهرم میخواد تا عقدیم برا خودش سرمایه جمع کنه که من مخالف نیستم ولی هم تنهایی و دوری از شوهرم خیلی اذیتم میکنه هم اینکه من تو این خونه دائم عذاب میکشم