مواد.... ولی انکار میکنه به هیچ عنوان قبول نمیکنه که چیزی میکشه. ولی نزدیک به ۶ ماهه بهم ثابت شده..چند وقت پیش قسم خورد قول داد گفت باورم کن کاری نمیکنم باورش کردم. ولی دیشب فهمیدم باز با دوستاش بوده و دروغ گفته..
دیشب تا صبح بیدار بودم این روزا سرم از حجم زیاد فکر و خیال داره منفجر میشه..من عاشقانه زندگیم رو شروع کردم خیلی دوسش داشتم. توی این زندگی از خودم گذشتم از موقعیت اجتماعی که قبل داشتم از همه چیم.شدم اونی که اون میخواست.. ولی نفهمید ..دیشب با تمام وجودم حس کردم دیگه دوسش ندارم و زندگی کنارش فایده ای نداره. برای اولین بار قلبم از هر احساسی نسبت بهش خالی شده و فهمیدم دیگه نمیخوامش
منم یه روز بی سر و صدا از خونمون زدم بیرون تو خیابون سرگردون بودم داشتم برا خودم فکر می کردم برادرشو ...
مامروز نیاز به نصیحت نداریم یکی باید اونا رو نصیحت کنه..ولی دیگه کار از نصیحت گذشته. دیگه نمیشه به آدمی که به راحتی توی چشات نگاع میکنه و دروغ میگه اعتماد کرد
از دیشب دلم میخواد با یکی حرف بزنمولی هیچکیو ندارم.. ما زنا توی اوج درد و غم هم هنوز به فکر آبرو هستیم. اینقدر همیشه همه جا ازش تعریف کردم و بالا بردمش دلمنمیخواست خرابش کنم..
مامروز نیاز به نصیحت نداریم یکی باید اونا رو نصیحت کنه..ولی دیگه کار از نصیحت گذشته. دیگه نمیشه به ...
حق داری برادر شوهر منم همچین نصیحت جالبی نکرد گفت فقط کاری کن بگذره منم برگشتم ولی دیگه اون آدم سابق نشدم سرد بودم کارایی دوست داشتو انجام نمی دادم اونم یواش یواش تغییر کرد حالا گناهش دروغه یا کار دیگم کرده؟
دوستاش میرن خونه باغش دور هم جمع میشن بافور میکشن. ولی همش به من میگه من سرکارم.کارم سخته و سنگینه. دارم واسه رفاه شما زحمت میکشم. کلا خونه نیست صبح بیدار میشه میره تا ۱۰ شب به بعد میاد. منم باورش داشتم. چقدرم بهش رسیدگیمیکردم تا اطرافیان به گوشم رسوندن حواست رو جمع کن ولی فقط انکار. میکنه