من هر وقت به یادش میافتم سعی میکنم یه کار خوب کنم و بگم از طرف اون بوده
مثلا به حیوونا غذا بدم و کمکشون کنم
یا به سربازها خوراکی بدم، خودشم سرباز بود منو خیلی یادش میندازن
به نیازمندا کمک کنم... هر چی
به این امید که میبینه و خوشحال میشه، حال منم یه کم بهتر میشه بعدش