اسمش به عنوان مادر توی شناسنامه م نوشته شده اما اصلا برام مادری نکرده
سال کنکورم رتبه م اومد عالی شده بود بهترین رشته ها رو قبول میشدم
دندون نیش نهفته داشتم دو تا فک بالا، یک دختر جوون ک دو طرف دهنش بع اندازه یک دندون خالیه فک پایینم هم جلو بود هر چی گریه کردم تو رو قرآن منو ببر دکتر درست کنم اینا رو گفت تو به من ربطی نداری من هیچ کار برات نمی کنم
اگه اون دندون های نیش رو جراحی نمیکردم احتمال کیست وجود داشت
رفتم فرهنگیان ک بتونم پولشو جور کنم
در ضمن هزینه ش میشد چهار میلیون ک اون زمان پول آنقدر زیادی نبود تازه اونم قسطی برجی دویست هزار تومن
چند سال بعدش عاشق پسری شدم پسره اومد خواستگاری م اما اینقدر دخالت کرد ک پسره دم عقد ول کرد رفت مجلس منو بخاطر اینکه شوهر خواهرم نمی تونست اون روز بیاد (نمایشگاه لین المللی چیزی میفزوخت ، میتونست اون روز جایگزین بفرسته بجای خودش) مجلس منو بخاطر این داماد کچلش بهم زد من موندم و عشقی ک تا ابد جاش خالیه
یک سال از اون قضیه میگذره پسره رفت داماد. شد من هنوز شوهر نکردم امروز چهلم شوهر دختر عمه م گفت تو حق نداری بیای چون مجردی بشین خونه
برو یک شوهر برای خودت پیدا کن تا بتونی بری جایی
ماشین خریدم مول سگ حسودی کرد
خسته شدم از دستش
الهی ک همون طور کجیگر منو سوزوند خدا جیگر شو بسوزونه به حق این تابم ک صدای اذون داره میاد الهی ک داغ داماد شو ببینه ک زندگی منو خراب کرد بخاطر اون کچل
خسته شدم دوستان