شوهرمن انقد وابسته خونه پدرش بود که تا یکسال بعد عروسی ،از سر کار مستقیم میرفت خونه مامانش و اونجا عصر میخوابید غروب برمیگشت خونه خودمون
من حرص میخوردم که چرا میری اونجا میخوابی ،میگفت من شبا خونه خودمون خوب خوابم نمیبره به اونجا عادت دارم
یکسال طول کشید تا به خونه خودمون عادت کنه.
الان دیگه غیر خونه خودمون جایی خوابش نمیبره.
پس حساس نباش این موارد گذرا هست و زمانی میاد که همه چی را به شما. خواهد گفت و با شما مشورت خواهد کرد