خالم یکسره با مامانم تلفنی صحبت میکنن مامانم جیک بوک مارو میگه ما هم همینطور چون خاله ام از خودمون میدونیم .... ولی اون دختراش امسال جفتشون شاغل شدن به ما نگفته . یکیشون خیاطی میخونه و انگار همزمان لباس کارگاهی میدوزه . یکیشون کامپیوتر تدریس میکنه جفتشون دهه هشتاد هستن . من و خواهرمم همینطور. ولی ما درس ول کردیم و ازدواج کردیم و همیشه پیش همین خاله ام گفتم که دلم میخواد برم بزرگسالان دیپلم بگیرم یه شغل کوچک پیدا کنم چیزی نگفته از بچه هاش. بچه ها منم دلم میخواد شاغل بشم ولی راه گمم اصن نمیدونم دنبال چی برم . سیکل دارم ۲۴ سالمه
مادرت مثل من ساده س مامانم زنگ میزنه میگه چخبر چخبر همه چی رو میگم بعد به ذوق م میزنه وقتی من میگم چخبر میگه هیچی خبرا رو یک طرفه میگیره گوشی رو قطع میکنه منم چند وقت میگم هیچ جا نرفتم هیچ خبری ندارم تمام
برو ادامه تحصیل بده بعد ببین چه رشته ای دوست داری کنکور تجربی/انسانی/هنر/زبان میتونی بدیمیتونی بری ک ...
من یکجوری دارم حس میکنم که دیگه از من همه چیز گذشت تموم شد. روحیه گرفتم ممنون . راجع به آیلتس میشه بگید ؟ دانشگاه باید برم یا با همون دیپلم میشه تدریس کرد ؟ دختر خاله ام یازدهمه داره کامپیوتر تدریس میکنه حقوق میگیره ولی نمیدونم چی اصلا نگفتن
چرا نشه....چراخودتچ باور نداری...وقتی آرزوی یه چیزی تو ذهنت افتاده یعنی قراره بهش برسی وگرنه چرا هی بهش فکر کنی ببین من استخدامی تا سن ۳۲سالگی میشد شرایطش بود اون موقع بعدمن اون سال اصلا رشته منو نمیخواستن ولی ومن توکله ام افتاده بود برم سرکار...یادمه توحیاط خونمون نشسته بودم میگفتم خدایا حالا که شرایطش واسه من جورنیست چرا توسرمن انداختی من حالیم نیست من میخام چرافکرمو درگیر کردی..یهوزد اعلام کردن تا۳۵میتونن شرکت کنند ومن چهل روز فقط عصرا بدون اینکه کسی بدونه با گوشی حتی کتابم نداشتم میخوندم