چطوری کنار اومدین؟فقط ۳۵سالش بود،تازه داشت زنذگیشو رونق میداد،ماشین خونه،مسافرت-شب خوابید صبح بیدار نشد ایست قلبی کرد-احساس میکنم دیگه هیچوقت خونمون رنگ خوشی نمیبینه،یهوسی شخم زد زندگیمونو
زمان همه چی رو تو خودش حل می کنه. منم کشیدم
کاش منم بمیرم همین امشب .
موندم من چرا بااین‌همه درد و غم و ناامیدی سکته نمیکنم!
کاشششششش من بجاش میمردم
چه نسبتی داشتن
خدا رحمت کنه
روحشون شاد
خدا بهتون صبر بده
داغ سخته داغ جوون سختتر
خدا رحمت کنه
باید توکل به خدا کرد
دنیا فانی هست
جای بدی نرفته
جایگاه ابدی ش برگشته
روحش شاد
عزیزم خدا بهتون صبر بده ،میتونم بپرسم چه نسبتی باهاتون داشت ؟
متاسفم ولی فک نکنم دیگه هیچ وقت زندگیتون مثل قبل بشه...💔💔
منم پدرم اینجوری شد یهو سکته کرد اونم بعد کلی سختی و تلاش ک همه چیز درست شده بود منکه خودم عین مرده متحرک هستم فقط روزا رو میگذرونم یه روز مردنم برسه ذره ای این دنیا برام مهم نیست
مرگ‌بخواد بیاد میاد یکی با تصادف یکی بیماری یکی ایست قلبی
بنظرم مسئله ی فوت یه شخص هیچوقت تموم نمیشه...
به قولی که میگن از دست دادن یه شخص عین این میمونه که یه عالمه پودر مثل پودر اکلیل رو بپاشونی تو هوا
بعد بخوای دونه دونه همشونو جمع کنی! همینقدر سخت
مرگ جوون سخته.خدا صبرتون بده فقط همین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
