مادرم اونوقت ک بچه بودیم دستشون تنگ بود
کلی حرص جوش کرد استرسی و ثبل ازدواجش هم افسردگی شدید داشت
الان که یه زن کامل ۶۰ است غرق پول و ارامش
اما اصلا ن از پولاش استفاده خودش میکنه
ن برای شادیش ن زیباشش هیچکاری نمیکا
میگم بریم بیرون میگه قزص میخورم
اونقت مادرشوهرم دختراش رو سرش گزاشته هروز باهاشون ولگردیه و خوشی ان
نصف پول مادرمم ندارن
اا کلی به خودشون میرسن
تروخدا شاااانسوووووو