حرف میبره میاره یا یکی از جاری هام کار نکنه خونش زیر پای اون جاری دیگم میشینه میگه جاریت چه عجب بلند شد یا اونشب من ظرفها رو شستم نشستم کنارش جاریم رفت دستشو بشوره برداشت گفت جاریت رفت ظرف بشوره بلاخره بلند شد و میخندید.. یعنی باز تو و اون یکی دیگه شستن این نشست جالبه جلوشم نمیگه....منم بلند گفتم چی گفتین؟ روشو کرد اونطرف ساکت شد...
چیکارش کنم؟
میدونم همه چیز زیر سرشه اما نمیتونم ثابت کنم.