درد زایمان طبیعی رو به چی تشبیه میکنید خانمایی ک تجربه کردن

انشالله کوچولوتون صحیح و سالم بیاد تو بغلتون و همیشه سلامت باشین

دور کمرت انگار برق وصل میشه چن ثانیه، یا دلت بستگی به مدل رحمت داره، چهار پنج سانتم باز بشی سر بچه به مقعدت فشار زیادی وارد میکنه تو ناحیه مقعد خیلی درد میکشی، درد ها پشت سرهم نیست چن دیقه درد چند دیقه اصلا هیچ دردی نداری، اون قیچی ام ک میاره  واژنو برش میده دردی نداره اگ بهش فک کنی ترسناکه ولی واقعا دردش از درد  باز شدن دهانه رحم میلیاردها کمتره، در کل  ب این  فک کن ک ی روزم طول بکشه میگذره تمام استرس نداشته باش آسون نیست ولی بعدش دیگ یادت نمیاد،

دردش زیاده ولی مداوم نیست وسطش استراحت میده قابل تحمله

من سزارین شدم دو بار

دردش قابل تحمل

تو اتاق عمل بچه رو آوردن کنار صورتم گریه اش قطع شد اون لحظه قشنگ ترین لحظه عمرم بود ک همه ی سختی ها رو شست برد 

بنظر من بدنا متفاوته 

از اول بارداری وحشت زایمان داشتم آنقدر ک تاپیکای اینجا بد گفته بودن بستری شدم بخاطر دیابت ک سزارینم کنن خانومه کنارم طبیعی بود من بجاش گریه میکردم واسش دعا میکردم اون بدون گریه فقط نال میزد بردنش اتاق زایمان چند تا جیغ زد فقط یه ربع هم طول نکشید بعد دیدم با بچه اومد 😍خدا شاهده نیم ساعت بعدش دیدم داره با اشتها ناهار میخوره گوشی رو برداشته به کلی آدم خبر داد بنده خدا همراهی نداشت اونجا درس بزرگی گرفتم ک همه قرار. نیست مثل هم باشن

منم بردن سزارین کردن اصلا هیچی دردی حس نکردم فقط بخیهام اذیتم کردن

من تجربه یک زایمان و نداشتم ولی دور از جون شماها کورتاژ و سقط و داشتم . تمام جسم و روحم درد می کرد . خیلیییییی بدههه درد روحی 🥺🥺🥺

خدالعنتت نکنه دختررر🤣🤣🤣😂😂انقدر بلند خندیدم بچم ترسید خخخخ تصورش فقط🤣🤣

من سزارین بودم ولی روز قبل از عمل،رفتم حموم چون طولانی شد فک کنم انقباضات شروع شد هی می‌گرفت ول میکرد از شش غروب،ساعت شد نه شب دیدم نه شروع شده تجربه ی اولم بود،از ساعت نه به بعد شدید شد جوری که ساعت یازده سوار شدیم بریم ماشین انگار پایین تنه م میخواست بریزه بیرون 

وقتی معاینه کردن گفتن بچه سرش تو کاناله میخوای طبیعی گفتم نه دکترم زنگ بزنید بیاد سزارین،چون قند داشتم بچه نزدیک چهار کیلو بود،استراخت مطلقی بودم نمیشد طبیعی

دردش جوری هست که آخراش میگی الان همه چیزم می‌ریزه بیرون انقد شدیدهست،معاینه من یه بار شدم اونم مهربونه بود ماما،با این حال گریه کردم میترسیدم 

دمت گرم واقعا خداقوتتت الاهی ازاین آدمای خوب بیشتر سرراهمون قرار بگیرن خداهم شماروخیر بده هم صاحب خونتونو هرچند لابدالان دیگ فوت شدن 

من هم برای طبیعی رفتم

هم سزارین داشتم

سه تا بچه دارم

ببین اصلا به خودت اضطراب وارد نکن،

خوشحال و آروم باش،

روز زایمان برای اولین بار بچه ات رو بغل می‌کنی و میبینی اش،

روز زایمان در حد یک روز سرماخوردگی سخت هست،

اینهمه آدم زایمان کردن زنده موندن سالم و سرحال هستن،

بعد زایمان هر چقدر بخوای میتونی مسکن بخوری و مسکن ها برای شیر دادن بچه هم مشکلی نداره...

پس اصلا نگران نباش

به مرحله ای از درد میرسی که میگی الانه که بمیری ولی نمیمیری!

اصلا اضطراب نداشته باش.

کلا یک روز بیشتر نیست.

 بعد زایمان هم چند ساعت رو تخت استراحت می‌کنی بعدش هم سر پا میشی با این تفاوت که دیگه بچه ای هم تو شکمت نیست و از بارداری راحت شدی 

من نخوندم از اول تا اینجا شاید برات درست توضیح داده باشن شاید هم نه... اولش انقباض ها مثل درد پریوده دیدی یهو شکمت درد میگیره اون مدلی... من ورزش میکردم حین انقباض ها بعد که اون تیکه می‌رسید مینشستم اصلا نمیتونستم بلند بشم ۱ دقیقه بود هر درد باز ۵ تا ۱۰ دقیقه استراحت دوباره ۱ دقیقه درد. تا ۸ سانت هم درد آنچنانی نداشتم قابل تحمل بود با ماما میگفتم و می‌خندیدم از ۸ تا ۱۰ سانت که ۱ ربع طول کشید شبیه آدمی بودم که داره به زامبی تبدیل میشه حرکاتم دست خودم نبود ولی جیغ زدنم هم نمیومد ۱۰ سانت که شدم حس مدفوع شدید داشتم که بردنم اتاق زایمان و کمتر از ۵ دقیقه نی نی دنیا اومد . من برگردم عقب بازم طبیعی رو انتخاب میکنم 

منم خیلی گرسنه شدم بعد زایمان ۱۲ اومدم بخش دوتا غذا گرفتم خوردم و یه فلاکس چایی

فکر کن انگار یه کامیون از روی لگنت رو بشه نه یه بار صد بار