دقیقا چند روز پیش منم مثه شما این اتفاقا برام مو ب مو افتاد بااین تفاوت که شوهرم رفت‌بیرون
بگردم بیا بغلم 🥹🥹🥹🥹
عه نیکو تویی لعنت بر اصغرو اکبر اون خونه مگه مال پدرت میست چرا اومدی بیرون اخه
نمازخونه ترمینال یا فرودگاه یا نمازخونه بیمارستان بمون امشب رو
نباید این کارو میکردی
هر وقت پارس کرد برو تو اتاقت درو ببند ولی نرو جایی
انقد مردا آشغال شدن فردا هزارتا تهمت بهت میزنه میگه لابد رفته پیش دوس پسرش یا فلان قد پول و طلا داشتم برداشته برده
آخه این بلا سر همشهری ما اومد زنه زده بود بیرون هیچکسو نداشت رفته بود تو حیاط بیمارستان تا صبح مونده بود ، شوهره فردا صبح آفتاب نزده بدو بدو رفته بود دادگاه گفته بود زنم معلوم نیست با کی رفته این همه پول و طلا هم با خودش برده
از اونجایی که این مملکت همیشه ضد زن بوده زنه بدبخت محکوم شد تهشم شوهره بدون هیچ حق و حقوقی طلاقش داد رفت با یه پلنگ ازدواج کرد
بخاطر دست بزنش دعوا کرده بودیم ازش میخواستم بریم مشاوره گفت تو ارزش نداری بخاطرت برم مشاوره، باباشم فوراً زنگ زده بود بابام عربده کشی و هوچی گری که چرا دخترت گفته مهرمو میذارم اجرا مگه شما نمیدونی من ندارم هیچی نمیدم
وقتی بعداً به شوهرم گفتم پدرت این حرفو زده گفت دروغ میگی بابای من همچین حرفی نمیزنه شما دروغگویید
غلام حلقه به گوش پدرشه
محبت و احترام به زن براشون کسر شانه به من میگه من خودمو ارزون نمیفروشم به حرفای زنم گوش کنم
بچه ها هتل میدن به خانم تنها؟
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
