قبلا چند دفعه دیگه اینطوری ازش جدا شدم .الان فهمیدم این جدا شدن ها باگ شخصیتی منه .قبلا اون همیشه میومد سراغم اشتی میکردیم .ولی این سری خیلی محکم گفت دیگه هیچ وقت نمیخام ببینمت .
میترسمم با همه بجنگم برم سراغش زندگی بسازیم .بی پولی فشار بیاره .از طرف خونواده سرزنش بشم و پشیمون بشم باز
من ازشوهرم ناراحتم طبق معمول
الان که به صحبت افتادیم منم خیلی حس کردم بعضی حرفا و موقعیتات مث منه .
اره همین طوره .الان دارم سعی میکنم خودمو قانع کنم به ازدواج فکر نکنم .ولی بگیر نگیر دارم .نه میتونم راحت دل بکنم ازش .حس میکنم بعد اون دیگه نتونم با کسی باشم یا کسی اینقد دوسم داشته باشه .نه میتونم راحت بشینم بگم بیخیال ازدواج و این حرفا
اره هی با بقیه مقایسش میکنی نه میتونی با کسه دیگه اوکی شی نه با خودش یه مدت یاد خوبیاش میفتی میگی بزا برم سمتش بعد میگی این بدیارم داره میشینی سرجات😑یا باید مهرشو خودت تو دلت زیاد کنی یه مدت بعد بگی چون دوسش دارم و اذیتش نمیکنم سمتش نمیرم یا باید انقد متنفر شی ک نخوای بری
درهر صورت انگار به ما نیومده تو رابطه باشیم
پوول
الان فک میکردم شاید دوسم نداره 🥲
پول 😂
قضیه طلاقم (دوس دارم دیگه زودتر تموم شه)
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
