هر موقع هم خونه تنهایی اتفاق میفته
حس میکنم دکترا با فلج خواب گولمون زدن ،واقعا جن میاد پیشمون
امروز یه حالتی شدم عالم خواب بیداری
کاملا آگاه بودم جن بشکل بابام و خواهرم اومده ،هرکاری کردم جز به جز یادمه چیکارا کردم حتی از خونه فرار کردم در روشون قفل کردم همش بسم الله و آیت الکرسی میخوندم
ها اینم بگم قبل اینکه فلج خواب بهم دست بده در اتاق خواب کمی بسته شد گفتم حتما بابامه میخاد سیگار بکشه در میبنده میدونه رو بو سیگار حساسم یهو یادم افتاد بابام ک خونه نیست بعد بیدار شدن دیدم در واقعا نیمه بازه!
خواب اینجور یاد آدم نمیمونه
بعدش پاشدم نترسیدما فقط تپش قلب داشتم ،حال عجیبی بود