همیشه فکر میکردم تجاوز و این چیزا برا فیلماس شاید چون سنم کمه به کثافت بودن خیلی از مردا پی نبردم! امروز موقع برگشت از دانشگاه برای اولین بار از یه مسیر جدید رفتم، متروی اونجا خیلی خیلییییی شلوغه جوری که همه فقط خودشون رو جا میکنن تا مرز خفه شدن میچسبن بهم، یسری آقای نامحترم هم براشون فرقی نداره واگن زناس یا مردا من رفتم داخل همه چسبیده بودن بهم بعد یهو متوجه شدم یکی خیلی بد از پشت بهم چسبیده و صدای نفس نفس زدنش رو میشنیدم برگشتم دیدم یه پیرمرده!!! سریع رو به دوستام گفتم داره حالم بد میشه و هعی میرفتم جلو تا ازین مردک فاصله بگیرم بعد دیدم هعی اونم میاد جلو با من فقط سعی میکردم به خودم بگم نه قصدی نداره آروم باش ولی دوستمم متوجه حالت عجیبش شد وقتی پیاده شدیم میگفت میلرزیده طرف، نمیدونم چطوری رسیدم خونه صدای نفس نفس هاش از سرم نمیره اون لحظه کاش کارشو جدی میگرفتم و خوش بین نبودم 😭