2777
2789

یک هفته میشه زایمان کردم طبیعی

مادربزرگم دوسه روزی خونمون بود،چهارشنبه رفت

مامانم هم پیشمه

من مادربزرگمو واقعا دوست دارم و خیلیم احترام براش قائلم و اونم همیشه من براش عزیزبودم،منکر زحماتش هم نمیشم،ولی این دوسه روزی که پیشم بود واقعا حالمو بدتر میکرد فقط

کار خاصی که نمیکرد چون زانوهاش مشکل داره نمیتونه درست راه بره،هی یا گیر میداد به یه چیزی که این چه کلاهیه خریدی برا بچت ب این کوچکی،پرده به این زشتی چرا سفارش دادی برا خونت،این چه لباسیه خریدی برا بچت و...

من شیر نداشتم و نوک سینه هام زخم بود بدجور،گاهی شیرخشک میدادم،هی گیر که بشین شیرخودتو بده

یا یکسره مینالید از دست پدربزرگم یا غیبت زندایی مو میکرد

بااینکه خیلی دوسش دارم ولی دروغ چرا،وقتی رفت خونشون نفس راحت کشیدم

خودمون خیلی راحت تریم اعصابمم راحت تره

حالا امشب مامانم زنگ زده ک بیا میخایم بچه رو حمام کنیم من میترسم

با زبون بی زبونی گفتم ن مامان میتونیم خودمون بگو نیاد سختشه پاش درد میکنه فلانه ...گفت ن خوبه بیاد حال هوامونم عوض میشه

حالا اومده ،یکی از خاله های فضولمم همراهش رسوندتش،ک من واقعا حوصله این خالم و ندااارم از بس فضول ه واصلا هم دلسوز نیست وعادت داره میشینه تا نصفففف شب

الانم به بهونه نی نی ک خابه خودمو کردم تواتاق فعلا ک نرفتم بیرون 

چیکارکنم

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

کاملااااا درکت میکنم دقیقا موقع زایمان منم همین بود ولی چن روز دیگه مونده بعدش دیگه مادربزرگت هی نمیاد بگه اینطوری یه مامان با حوصله ی شاد و مهربون و مهمون نواز و یه نوه ی خوب باش این چن شب اگه گفت کلاه بچه فلانه بگو اه واقعا دقت نکرده بودم اگه گفت پرده فلانه بگو اشکال نداره حالا دفعه دیگه که عوض کردم فلان میخرم اگه زنداییتو گفت بگو ولش کن جوونه همه رو با روی خوش همین چند روزه بزار مامانت کنار مامانش خوشحال باشه😘

دیگه نگی که بیان مامانت هم بگو اینجا نه خونه خودشون دعوت کنه تو تازه زایمان کردی میخوای یکم تنها باش ...

من نگفتم مامانم بهش زنگ زد

گفت بیاد بچه رو کمکم حمام کنه

واقعا نیاز دارم اعصاب و روانم راحت باشه یکم،به اندازه کافی بهم ریختم

و رو مخ تر از اون،خالمه ک نگممم

من کلا وقتی بعد زایمان میشد میگرفتم می‌خوابیدم بقیه خودشون حرف میزدن و‌کاراشونو میکردن و...

خب یکسره ک نمیشه استراحت کرد،یه بخشی از کارای بچم با خودمه در هرصورت

شیرش،خوابوندنش، کارای خودم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز