وای خدا...بابام وحشتناک شکمی هست..مامانمم چندروزه نیست مسافرته..بابام و خواهربرادرم موندن..منم همیشه میام سرمیزنم میمونم..شامی ناهاری..خلاصه..بابام عجیب از نبود مامانم کلافه س...روزی بیست باربیشترزنکش میزنه ..باز اروم نمیشه زنگ دوستاش میزنه هرکدوم یک ساعت حرف میزنه..بجه های منم خیلی دوست داره..وای خدا از شدت کلافه گی مونده چکارکنه ..پیله بچه هام میکنه..هی میکه بچه تب داره..چرا برامشق بچه سخت میگیری..گرا غذاکم دادایش..این چع لباسیه..دخترای منم همش اویزونن ازش..یک عالمه نق زده سرم به بجه نمیرسی..الانم نشسته برا دختر ۳سالم اناردون میکنه..غرغرمیکنه ک به بجه انارنمیدن میکن نمیخوره ..
وای شام امشبو نگم چییی شددد😂😒😮💨😮💨