نمیخوام با خوندن این کتاب حس بد بهم منتقل بشه ولی برداشتم اینه که:
توی بوف کور موقع مستی و خماری راوی داستان به دختر تج.اوز میکنه و بعد میکشتش و بعد باز با همون جسد رابطه برقرار میکنه و بعد اینکه جسد پوسیدگی میگیره تیکه تیکه ش میکنه و ...
چرا انقد بیرحمانه مینویسه این آدم با اینکه عاشق دختره بوده...🥺🤦🏻♀️