تو یه کوچه هستیم امروز مثال میزنم از صب
دراومدم بیرون با دخترم
دخترم قهرکرده بود نمیومد هی گریه میکرد
برادرشوهرام دراومدن پدرشوهرم دراومده که چیشده
عصابم بهم ریخته
عصر رفتم باشگاه از خونه دراومدنی دیدم دوتا جاریام باهم دارن میرن بیرون عصابم بهم ریخته
حس میکنم دور بودم مشکلی تو زندگیم نداشتم
بعدش برادرشوهرم دیدم بامن معمولی سلام علیک اون جاریام دیده گرم گرفته تعارف و تشکر و فلان
نمیدونم باید بیخیال باشم یا چرا برخوردش با من یجور دیگس خیلی ناراحت میشم
اونا احتمالا برای مادرشوهرت خودشیرینی میکنن
مهم نباشه برات
حفظ احترام وحفظ فاصله خیلی بهتره
چرا همتون تو یه کوچه هستین؟
نزدیک بودن این بدی هاروداره
فک کنم از تو خوششون نمیاد تو هم ب یه ورت بگیر
به جز قوم شوهر که ویرانگرند
بنی آدم اعضای یکدیگرند.
دور باشی عزیزی
خب اینا که گفتی عادی بودن ، چیز بد و عجیبی نبود
فقط رفتار برادر شوهرت یکم برام عجیب بود ، آیا رفت و آمد شما به منزل پدر شوهر مثل اون جاری هست یا کمتر؟
هی خواهر من که دورم ولی شوهرم خودش یک یزیدیه که نگو
بعدم بچم تنهاس هیییچچ همبازی نداره گاهی میگم برم نزدیک همون قوم الظالمین که بچم تنها نباشه
