بچه لیلا ب زن عموش (صبا)زنگ میزنم و میگه میایم با هم بریم بیرون تفریح ناهار
صبام بخاطر بچه شوهرشو راضی میکنه و میرن
صبا و شوهرش دو نفرن و یک مرغ و شیرینی و بستنی و ضرف و ضروف یکبار مصرف میبرن
لیلا اینا هفت نفرن و یک مرغ و میوه و آجیل و برنج و تخمه میبرن
وسطای تفریح لیلا میگه وقتی برگردیم برای بچه ها لبو و نخود چی کشمش میخرم (منظورش این بود شوهر صبامثل دفعه قبل بخره باز،چون وضعیت مالی شون بهتر از لیلا ایناست)
و این جمله رو دوبار دیگرم جلو بچه ها ش تکرار میکنه
و همه حتی صبا و شوهرش متوجه شدن منظورش این ک شوهر صبا بخره
حالا
سوال اول جای صبا و شوهرش بودین میخریدین؟؟
و سوال دوم نظرتون راجع به لیلا و حرفش چیه