مثلا واسه ترک نخوردن شکم چکارکردید یا بعداز زایمان چیکار کردید سردرد و گردن درد و راه رفتن بعداز زایمان و یا اینکه چجوری زود جمع شه بدنمون درباره شکم بندو...
بشین ی کم فکر کن از تو قراره ی موجود زنده ب عمل بیاد و در هرصورت درد خواهی کشید اونم زیاد من تجربمو میگم اگه دوست داشتی بهش فکر کن اولآ بدزایمان دکتر ی جوری منو دوخت ک عین اوایل ازدواجم تنگ شدم خیلی بیشتر ینی گول اینایی ک میگن واژنت از ریخت میوفته رو نخور دومآ خیلی زود شکمم ب حالت قبل برگشت سومآ من فقط چند ساعت درد کشیدم و بدش از تموم مهمونام خودم پذیرایی کردم ینی ب قدری بد زایمان حالم خوب بود ک حد نداشت حالا خاهرم سز شد هنوز بد ده سال شکمش سر جای بخیش تا ۳ ماه درد دلشت و تا یک ماه ب زور بلند میشد و میشست شکمشم خیلی طول کشید تا ب حالت قبل برگرده انگار هنوز حامله بود
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
منو یادتونه ؟ منم بارداری سوم ناخواسته شد قرصم خریدم که سقط کنم ولی نتونستم الان هفته هشتم هستم قرار ...
عزیز دلم من با همین فکرا اینقده اذیت شدم که حد نداشت حتی روز آخری سلفری دادم دعا کردم مشکل داشته باشه ولی انگار خدا مرا لایق دونسته این بچه رو دنیا بیارم درسته هنوز هم کنار نبومدم ولی چی میشه کرد من فکر میکنم این بچه که بالاخره دنیا میاد پس چرا خودمو بیشتر زجر بدم انشالله دوتامون دلامون آروم بشه من کاملا درکت مبکنم بارداری ناخواسته خیلی خیلی سخته حالا رفتی سونو خوب بود سعی کن بپذیری که مثل من بیشتر داغون نشی
نمیدونم واقعا هرکس یچیز میگه یسریام هستن که از طبیعی خیلی بدمیگن انگار واقعا به بدن بستگی داره بعد م ...
عزیزم هرکی ک زاییده دکتر نیست شما برو کلاسای شیر دهی و این چیزا شرکت کن اگه سزارین چیز خوبی بود دولت جلوشو نمیگرفت و همه رو اجبار نمیکرد طبیعی بیارن اگه از الان بخایی ب حرف مردم کوچه و بازار گوش کنی پس بچتم باید با حرف چهارتا ادم بیسواد بزرگ کنی
انشالله فقط ترسم از این بازم دنیا بیاد دوسش نداشته باشم کاش خدا یک نگاهی بهم بندازه یکم اروم بشم شم ...
آره تکوناشو حس میکنم حالم یه جوری میشه بعضی وقتا فکر میکنم اون لحظه که تو اتاق عمل صداشو بشنوم چه حسی میشم 😔😔سر دختر دومم موقعی صداشو شنیدم با صدای بلند قربونونش میرفتم اون گریه میکرد من میگفتم جانم جانم میکفتم بچم بیارین ببینم دل تو دلم نبود تا گذاشتنش بغلم بعضی وقتا میگم کاش سر این یکی هم همون حالو داشته باشم