بچه ها من شوهرم خیلییی ادم خوبیه. مهربونه. کاریه. بسازه. همدمه. خوش اخلاقه.شغل خوبی داره زندگی خوبی واسم فراهم کرده ولی شوهر خوبی نیست نمبدونم چرا هیچچ حسی خیلی وقته بهش ندارم گریم میگیرا ک اینجوریم بعضی وقتا حالم از هودم به هم میخوره نمیفهمم چرا دوسش ندارم دیگه نمیدونم چیکار کنم اصلااا دیگه دلم نمیلرزه براش هیجوره با کوچکترین چیزی عصبی میشم غر مبزنم نمیخام زیاد دم پرم باشه.... اینم بگم خدایی نکرده نه چشمم کسیو گرفته ن چیزی اینا کللااااا ااصلااا و ابدااا.... فقد نمیدونم چ مدگمه مدته زبادیه اینجوریم
کاری نکرده که از چشمت بیوفته؟
سرچ کن آیه مهر و محبت بخون عزیزم الکی الکی زندگی او خراب نکن
شوهر خوبی نیست یعنی چی ؟
درموردش فکر نکردی که چیکار میکنه که تو همچین افکاری داری ؟ مگه میشه الکی آدم از شوهرش زده بشه ... شاید تو روابطتتون اون کم کاری میکنه نمیدونم ...
شاید خوشی زده زیر دلت
چه جور ممکنه یه نفر مهربون و مخصوصا همدم باشه ولی به دلت نشینه
احتملا کلا از ایشون خوشت نمیاد،، حالا نمیدونم از ظاهرش یا کلا ازش خوشت نمیاد
نمیدونم شاید خوشی زده زیر دلت
شاید افسردگی پنهان داری
برو مشاوره نزار زندگیت خراب شه
اگه اهل نماز نیستی برو سمتش حتما بخون شاید نیاز داری وصا شی به خدا(:
از کی اینجوری شدی ؟
احتمالا براتون طلسم جدایی زدن
شاید چشم خوردین
با مشاور صحبت کن
من نمیفهمم چطور ممکنه از هر جهت از شوهرت راضی باشی ولی دوستش نداشته باشی
کلی صفت خوب گفتی بعد میگی شوهر خوبی نیست؟ توقع چی داری که نداره اونو باید بگی
افسردگی داری
ممنونم بابت امضای قشنگتو ن انگاربرای حال اینروزا من نوشتین ممنونم
زیادی خوب بودنم داستانه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
