چرا اتفاقا تو این سن آدما دنیای درون بزرگی دارن خیال پردازن دکتر روانپزشک برو درمانش نیاز به دارو دا ...
نمیخوام دکتر برم،خودم میتونم درمان کنم،ولی از دستم در میره بعضی وقتا یهو یه عالمه فشار روانی میاد روم،یهو فکر چ خیال،عذاب وجدان دل هایی که از روی حماقت شکوندم،حرفایی که زدم،یهو ظلم هایی که بهم شد،بلافاصله ظلم هایی که کردم،خیلی تناقص توی ذهنمه،کاش میشد گذشته رو فراموش کرد،از اونطرف میگم باید حبران کرد،معذرت خواهی کنم چه فایده دوباره یادآوری میشه،فراموش کنم وجدان ندارم ،اکه داشتم که اینکارو نمیکردم،وایییی چقد فکر
ساعتی میزان اینی،ساعتی میزان آن. یک نفس میزان خود شو تا شوی موزون خویش