بخدا که نمیشه
قبلا یکم با دوستام میرفتم بیرون الان اونا ازدواج کردن من تنهام. هی به پروپای هم میپیچن از ظهر مادرم هی داد و غرهای الکی میزد و بابام سکوت بود بالاخره سرشام پدرم جوابشو داد و دیگه سکوت کرد.
اعصاب خوردی موند برای من بیچاره بخدا الانم قلبم تند میزنه