بابات چرا ایقد قاطع میگه نه
دلیلش؟؟؟؟
تو دانشگاه همو میبینیم
میخوام بهش برم بگم که من چندین بار حرف زدم با خانواده ام راضی نشدن
حتی امروز ام دعوامون به شدت بالا گرفت مامانم گفت به بابات میرم میگم با پسزه بودی خیلی تحت فشار میزارن خانواده ام اذیت می کنن نمیتونم ادامه بدم نمی‌دونم چی برم بگم
من حتی دیگه دلم نمیخواد ازدواج کنم هیچ وقت
خسته شدم دیگه واقعا نمیتونم ادامه بدم کلی بحث داریم
من با مامانم رفتم با مامانش حتی همو دیدن بعد سومین بار که همو دیدیم اما بابام حتی نزاشت بیان خونه همه چی به هم زد
نمی‌دونم چه جوری برم بهش بگم همه چی تموم کنم نمی‌دونم واقعا روم نمیشه حالم خیلی بده اعصاب ام خورده
نمی‌دونم چی باید بگم آدم خیلی خوبیه محترمه شغل خوب داره همیشه با احترام باهام رفتار کرده روم نمیشع برم تموم کنم من آدم خجالتی ام نمی‌دونم باید چب کار کنم
خب اینجوری که نمیشه اگه واقعا دوسش داری باید یه کاری بکنی ببین من یکی از فامیل های نزدیکم تقریبا مشکل تو رو داشت خانواده ها ناراضی بودن ولی چون خودشون عاشق هم بودن باکلی مشکلات باهم ازدواج کردند الآنم سه تا بچه دارن
