یه پسره اومد برای تعمیر ماشین لباس شویی خونه دوستم اینا
دوستم گفت بیا توام باش تنهام
۳۰ یا بالاتر میخورد بهش
خوش قیافه و جذاب بود
دوستم شروع کرد نخ دادن و کلی شوخی و خنده و لاس زدن
منم دیدم دست پسره حلقه ست
بزرگترین خط قرمز زندگیم متاهل بودن ادماست
یعنی ماتحتم اتیش گرفت حلقه رو دیدم
البته یارو سنگین رنگین بود
بلند جلوی مرده به دوستم گفتم از علیرضا چه خبر ؟
اسم دوست پسرش
بعد خیلییی دوستم ناراحت شد
گفت پیک می بازی در میاری