2777
2789
عنوان

تنها مشکل من و شوهرم که به خون هم تشنه شدیم

| مشاهده متن کامل بحث + 876 بازدید | 50 پست
شوهرم خیلی عاشقم بود یشب بی من نمیخوابید الان حوصلمو نداره از بس با هم شب و روز سر مادرش دعوا کردیم

خودم می‌دونم عزیزم منم شرایطم عین خودت بود ولی زود فهمیدم وبیخیالشدم سخت گذشت اگه میخوای برای همیشه از چشم شوهرت نیافتی ومحبتشوازدست ندی همراهیش کن وبعد ها کم کم با آرامش و دلیل خوش زبانی که به بحث تبدیل نشه از خرجاش کم کن ولی باید اعتمادشو بدست بیاری واز مادرشوهر ستیزی دست برداری من بعضی وقتها خودم یه چیزی رو واسه مادرش سفارش میدم دیگه می‌دونه منم دلسوزتراز خودشم زیاد خودش دخالت نمیکنه همه چی شده پای خودم شما اشتباهات اینه که جبهه میگیری وبا برادراش مقایسه می‌کنی مرداهرکس مادرشون رودست داشته باشدوبراش سخاوت داشته باشه بیشتر عاشقش میشن

پول مرد مال زن و بچه شه نه مادر و خواهر و برادر

خوب حالا صبح تا شب دعوا کنه و زندگی وعشقی که دوستش داره رواز دست بده بهتره یا باره شوهرش کار خودشو بکنه وبا چرب زبونی وکم کم درستش کنه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

همون جمله ی اول برا رد کردنش کافیه

آخه سنم رفته بالا دیگه می ترسم رد کنم اگر پنج سال پیش بود بی تردید رد می‌کردم از یه طرف دیگه بهم میگن بقیه مردا هم همینن بخوای به اینا گیر بدی برای همیشه مجرد میمونی🥲

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792