همین چند وقت پیش صد تومن ازم گرفت که مثلا ماشین رو عوض کنه حالا شنیدم رفته مبل های مادرشو عوض کرده . در حالی که من میخواستم یه گردن بند کوتاه براي خودم بخرم نذاشت خودش هم نمیخره. بعد رفته یه تیشرت براي من هدیه خریده میگه من هر چي خوشم بیاد میگیرم. میخوام مجبورش کنم مبل های مادرشو پس بده
با شوهرت صحبت کن بگو من پولم رو لازم دارم حالا ک ماشین عوض نکردیم .میخام یکم ب خودم برسم یا ب خونم برسم
یه روز کاسه صبرم پرمیشه میریزه. همه جا رو غم برمیداره غصه برمیداره . خنده ای ندارم . حتی شاید گریه ای هم نداشته باشم . فقط هستم ولی دیگ اون من سابق نیستم
وا ولا سخته من بارها به همسرم گفتم راضی نیستم هزاری برا خانوادت خرج کنی چون اونا تو هیچ سختی زندگیمون عروسی خونه فلان کنارمون نبودن خونه چند طبقه داشتن گفتن برین مستاحری البته خودمم نخواستم برم هیچ کمک حالمون نبودن الآنم گفتم راضی نیستم بهشون هزاری بدی اونم گفته حق توم هست تو تو سختیها کنارم بودی وقتی تو راضی نباشید نمیدم
من برای آنها کسی بودم که برای خود آرزو داشتم💔💔کاربر آقا درخواست دوستی بده تگش میکنم و ابروشو میبرم. پس حواستو جمع کن جوجه دو روزه عادلانه نیست بی تو سر کنم ؛بی هوای تو