2777
2789

من دختر خیلی شاد و پر روحیه ای بودم خیلی مهربون و خیلی درسخون ، خیلی دوس داشتم عاشق بشم و با عشقم‌ ازدواج کنم ، دوس داشتم بچه دار بشم دوتا بچه یکی دختر یکی پسر، دوس داشتم شوهرم یه پسر زرنگ و کاری و عاقل و حامی باشه ، دوس داشتم یه زندگی معمولی داشته باشم مثل بقیه دخترا ، دوش داشتم خانون خونه ی خودم باشم کدبانو باشم همه دوسم داشته باشن و من همه رو دوس داشته باشم ، بچه بودم دوس داشتم حداقل یه بار تجربه ی کنسرت رفتن داشته باشم‌ دوس داشتم برم شیراز آرامگاه حافظ و سعدی رو ببینم ،دوس داشتم یه خونه ی خیلییی معمولی داشته باشم اما توش پر از عشق باشه ماشین و پول و هیچی برام مهم نبود اما دوس داشتم شاد باشم و عاشق، 



زندگی باهام‌ چیکار کرد؟ شدم یه دختر ۳۳ ساله ی افسرده و دل مُرده که قراره تا آخر عمر مجرد بمونه ،طعم عشق رو هرگز نچشیدم ،دیگه خونه و زندگی مستقل و بچه داشتن که حتی به فکرم خطور نمیکنه ،یعنی من‌کی ام که بخوام خونه و زندگی و بچه داشته باشم ؟ مگه من کی ام ؟ چی ام اصلا ؟ چرا به دنیا اومدم ؟ چرا این زندگی باهام اینکارو کرد ؟ الان دارم با‌گریه و اندوه و آه مینویسم ، این حق من نبود ، میدونین‌ چیه من مُردم خیلی وقته فقط دارم ادای زندگی رو درمیارم که مادرم بیشتر از این غصه نخوره ، من بدبخت ترین آدم روی زمینم بدون اغراق

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اینم چالش های زندگی شماست باید باهاش کنار بیای 

منم چالش های خودمو دارم بقیه هم همینطور

سرنوشت تا حدود زیادی واقعیت داره

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

از زندگی باید به اندازه نباشی که میکنی، امکانات و شرایطی که داری توقع داشته باشی

اتفاقا من تو زندگی خیلی تلاش کردم خیلییییی زیاد ، اماهمیشه یکی بود که تلاشهامو نابود کنه ، قبلا به خوشگلی شهره بودم از بچگی دستپختم عالی بود هر کاری بلد بودم ، خوش اخلاق بودم اما هیچکس ندید ، بیشتر دردی هم ک کشیدم به خاطر همینا بود چون همیشه دشمن داشتم

اینم چالش های زندگی شماست باید باهاش کنار بیای منم چالش های خودمو دارم بقیه هم همینطورسرنوشت تا حدود ...

آره سرنوشت واقعیت داره منکرش نیستم برای بعضیا خوب نمیاد بعضیا کلا زندگی‌رو باخت میدن

 من؟

من بچه که که بودم دوست داشتم ....  همه آرزوهایی که تو  داشتی رو داشتم البته به جز شوهر و بچه چون از مرد جماعت بیزارم 

هرچند که به ی نفر علاقه دارم ولی تاحالا به کسی نگفتم تو دلم نگهش داشتم این عشق رو

الان ۱۵ سالمه و عقلم بیشتر از سنمه

فهمیدم زندگی من ی زندگی پر  از هیجان و خفنه و فقط به خاطر اطرافیانم

میشه گفت تقریبا من دارم تو ی منطقه  ای که تفاوت چندانی با تگزاس نداره و شبیه هم هستن زندگی میکنم😂

  ولی الان دیگه آرزو نمیکنم الان هدف مشخص میکنم 

و هدفم مشخصه داروسازی

فقط از درس انگلیسی و ریاضی بیزارم

 خب من کاربری سوم ارمیتا su و ۲ تکاور لرستان هستم به دلیل تعلیقی  های زیاد کاربری هام این یکی کاربریم رو زدم

چرا ؟ شما متاهلا نمیدونین اینکه هیچوقت شانس ازدواج نداشته باشی چه دردیه


ی مدت کم متاهل بودم تو عقد جداشدم بعدش تا الان که ۹ سال میگذره مجردم واسه همین میگم حداقل شکست نخوردی ،هنوز که فرصت داری من بزرگترم ازت

آره سرنوشت واقعیت داره منکرش نیستم برای بعضیا خوب نمیاد بعضیا کلا زندگی‌رو باخت میدن

نه که بشه بگیم باخت میدن بهتره  بگیم پیچیده تر زندگی میکنن 

مثلا شما فرض کن سرنوشت یکی دوراز جون شما  یتیمیه اگه وقتی بزرگ شد این واقعیت رو بپذیره و ازش رد بشه ومتمرکز بشه روی بقیه زندگیش راحت تر زندگی میکنه تا اینکه کل عمرش درگیر تروماهای کودکیش باشه 

فرض محال سرنوشت شما تجرد باشه هرچی زودتر انعطاف نشون بدی و متمرکز بشی روی ساختن میانسالی و سالمندی بهتر برای خودت  کمتر  باخت دادی 

پرحرفی کردم میدونم اما قصدم کمک هست اگ

کاش میشد از مردگان پرسید : آیا بالاخره رنج پایان یافت؟ 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792