منم دوقلوباردارشدم یهویی اونم سومی...توکل کن بخدا همین اول کاری قدمشون روتو زندگیم حس میکنم چندین سال بود با شوهرم سرد شده بودیم اصلا نمیدونم چی سر زندگیم اومده بود ولی از وقتی باردار شدم به لطف خدا محبتش بهم برگشته با اینکه همش میگفت سقط کن و خیلی سرکوفت شنیدم بابت نگهداشتن بچه ها ولی زندگیم جونتازه گرفته به امیدخدا
فقط 18 هفته و 3 روز به تولد باقی مونده !
1
5
10
15
20
25
30
35
40
.نیست نشان زندگی تا نرسد نشان تو.اللهم عجل لولیک الفرج
دروغ چرا آره سخت بود هیچکس کمکش نکرد فقط من بودم کلا 12 سالم بود تا پنج صبح یکیشو نگه میداشتم بعد میخوابیدم 6 و نیم بیدار میشدم میرفتم مدرسه خدا کمکت کنه ایشالا بچه هات آروم باشن خواهر برادر من که هم نارس بودن هفت ماهه به دنیا اومدن هم وزنشون کم بود هم رفلاکس داشتن
دیگر تنها،گریه حالم را می داند...از عشق،دلتنگی هایش می ماند...