من خیلی کنارمیام باهاش پایه شم هرجامیگه بیامیرم سریع اوکی میدم ولی برعکسش نه، ظاهرا نشون نمیدم اصلاکه ناراحتم،اگرنشون بدم ناراحتم خودش میشه یه دعوای بزرگ، ولی ازدرونم اذیت میشم کسی ازطرف خانواده من دعوتش میکنه هزارجوربهانه وگیردادن های الکی به من ایرادازمن قبل رفتنمون موقع برگشتمون ایرادازخانواده ام،،خلاصه به هرچی فکرشوبکنیدگیره میده خودشوخالی میکنه رومن ،،میگه چرازنگ میزنن دعوتم میکنن توچرابهانه ای نمیاری که نریم،،تقصیرتوعه،،،میگم بزاربابام زنگ زده حداقل من برم، میگه نه بایدباخودم بری😳😔بگیدچیکارکنم یاتجربه دارین بگین
همسرت مطیع کن سخت نیست
منم همینم تایپک یکی مونده بع آخروبخون
فک کنم انتظاراتشو زیاد بردی بالا.من کاراشو مث خودش تلافی میکنم😑ولی تو نکن کار خوبی نیست. شوهر من خیلی زورگو نیست یه بدیهای دیگه داره
خدا بهت صبر بده
منم دقیقا شرایط تو رو دارم
با این تفاوت که با فامیلا خودشم همینجوره ومنو میذاره برم
اکثر جاها تنها میرم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
