«منظورم موقعی که یکی داره بچه شو کتک میزنه یا آسیب جدی و جبران ناپذیر وارد میکنه نیست »
امروز توی یه مراسم شلوغ بودم و پسر یک ساله م توی کالسکه واسه خودش نشسته بود
کلا مدلش اینطوریه که اول با خودش شروع میکنه خوندن و صداهایی در آوردن بعد کم کم خودش میخوابه
توی این حالت دست بهش بزنم به کل خواب از سرش میپره و به شدت بدعنق میشه
بچه هم ساعتها نخوابیده بود و بازی کرده بود و اون تایم به شدت خوابش میومد
اینطور موقع ها میذارم بچه کامل به خواب بره بعد حالتی که بچه توش هست رو اصلاح میکنم
سرشو بد فرم روی دسته کالسکه گذاشته بود و داشت واسه خودش آروم آروم صدا های ریز در میآورد
و میدونستم چند دقیقه دیگه خوابه
خودم کور نبودم و میدیدم وضعیتشو
ولی وای از این زن های همیشه در صحنه که سالهاست از بچه داری شون گذشته و جزییات بچه داری یادشون رفته
همه شون تذکر میدادن سرش بد مونده درست کن
تا اینکه تازه بچه چشمش گرم شد و خوابید ، یکی اومد گیییییییر داده بود میگم گیر یعنی واقعا گیر داده بود ول نمیکرد
گفت وای این سرش خیلی بد مونده گفتم مشکلی نیست
گفت نه بد مونده سرش ببین صورتش قرمز شده
گفتم دست بهش بزنم بیدار میشه خوابش عمیق شه جا به جاش میکنم
باز ول نکرد گفت خوابش عمیق شده سرشو درست کن
چشمای نسبتا بزرگی دارم و اینطور موقع ها یه نگاه عاقل اندر سفیه مشهور دارم اون مدلی هر کسی رو نگاه کردم جواب داده و طرف لال میشه
دیگه بیین چقدر رگ دلسوزتر از مادری این زن باد کرده بود که حتی این چپ چپ نگاه کردن من هم روش جواب نداد
باز تکرار کرد دختر سرش خیلی بد مونده و اومد جلو میخواست دست بزنه به بچه گفتم خانم نگران بچه من نباش ولش کن برو ، اینطوری شد که زنه رفت
بارها و بارها تذکر های بیمعنی این چنینی شنیدم و هیچ وقت این سطح از فضولی دیگران برام عادی نشد که نشد