خواهرم با مادرم دعواش شده سره یه چیز چرتتت فوق العاده مسخره
حالا مامانم دعوای دو هفته پیشش با منو یادش اومده رفته به بابام گفته بابامم نشسته با من دعوا حالا عمرا اگه من فوش داده
باشم. اول خوده مادرم جلو بقیه بهم چیز گفت منم اعصابم خراب شد تن صدام رفت بالا
همون شبشم ازش معذرت خواهی کردم تموم شد
حالا الان همه افتادن به جون من با من دعوا
خداوکیلی من این وسط چیکاره بودم😐
خسته کوفته تا عصر بیرون بودم الانم اومدم نصفه شبی اعصاب نذاشتن برام