اگه میترسید نخونید
خودم یه بار رفتم حموم دیدم شامپو بدن تموم شده گفتم اشکال نداره صابون استفاده میکنم جا صابونی اوردم پایین دیدم صابونی توش نیست گذاشتم سرجاش
وقتی زیر دوش بودم و داشتم آب مبکشیدم دیدم تو جا صابونی یه صابون بزرگ هست درصورتیکه قبلا نبود😬😬
😂😂
روح احضار کردیم با اجازتون🥸
زندگیمو تعریف کنم تعجب اوره ولی نمیکنم
بی خیال حوصله نوشتندندارم
به کسی بگم منم دل دارم ناراحت می شم باور نمی کنن
براشون از قضیه جن باور ناپذیرتره
بچه بودم ی پیرزن زشت میومد بالاسرم می‌نشست از خواب بیدارم میکرد
شاید بگید خواب بود ولی خواب نبود
یک عزیزی که تو این دنیا نیست ... وقتی هیچکس نبود ازم پرستاری بکنه چون مریض بودم ایشون از من پرستاری کردن
کتک خوردن از همسرم هیچکی باورنمیکنه حتی خانواده م....
سن ۱۷ ۱۸ سالگی زور گیری کردم🤣 الان شوهرم بود میگفت جون بیا از ماهم زورگیری کن اینو هیچکی باور نمیکنه🤣
کسی باور نمیکنه نی نی سایت میام
