خیلی زود یاد گرفتم که عضو یه اقلیتم. مخصوصا که مدرسه سفیدپوستها میرفتم. ولی تا قبل دانشگاه نمیدونستم با خیلی از همکلاسیهام یه تفاوت دیگه هم داشتم: قربانی تجاوز نبودم!
اون شب خیلی گریه کردم. یه هفته تمام به رازلین کمک کرده بودم تو برنامه ریزی بازیها، خوراکی ها، تزیین،... و حالا مادرم گفته بود نمیتونم برم جشن تولدش. رازلین هم خیلی شاکی شد. نمیشد اصرار کنم؟ نمیدونست که هم من برای این کار زیادی مغرور بودم و هم مادرم خیلی سرسخت...
نمیدونم چرا فکر کرده بودم اجازه میده. مادرم هیچ وقت نمیگذاشت مهمونی های دیروقت برم یا شب جایی بمونم. حتی خونه فامیل! چراش رو بعدها فهمیدم. تو دانشگاه و صحبت با زنان جوانی که خیلی هاشون قربانی انواع تعرض جنسی بودن.
ازون زمان آمار این تعرض ها بالاتر هم رفته. خیلی از بچه ها هر روز ولن تو فضای مجازی پر از بیمار جنسی. و تو خونه ها هم مصرف الکل و انواع مواد مخدر زیاد شده و هم تعداد مادران سرپرست خانوار که بخاطر فشار زندگی ناخواسته وارد رابطه با آدم های عوضی میشن.
خیلی ها اگه تو بچگی جون سالم بدر ببرن، در جوانی در آرزوی "موفقیت" تن به ملاقات در خلوت با مردانی میدن که به اونها قول ترفیع شغلی، مدرک با پرستیژ و یا شهرت تو بازیگری و مدلینگ میدن.
میگن نباید به قربانی تعرض بگی چرا فلان جا رفتی. چون این قربانی نکوهیه. راست میگن. نباید فشار روانی بعد از تعرض رو با احساس گناه بیشتر کنیم. ولی قبلش چطور؟
تو بچگی باید های زیادی نداشتم. باید درس میخوندم، پیانو میزدم، ورزش میکردم و کلیسا میرفتم. فقط یه نباید بزرگ داشتم: اجازه نداشتم جایی و پیش کسی برم که امن نباشه. مادرم منو برای دنیای واقعی آماده کرده بود نه دنیای خیالی فمینیست ها که توش زنها قراره در امنیت کامل هر جایی و با هر کسی خواستن ملاقات کنن. مادرم باور داشت که هیچ مردی به هیچ بهانه ای حق تعرض به هیچ زنی رو نداره. ولی این رو هم میدونست که هر زنی ممکنه قربانی تعرض بشه. پس هم به دخترش فضاهای امن رو یاد داد و هم این رو که هیچ "موفقیتی" ارزش ریسک کردن این امنیت رو نداره.
این قربانی نکوهی نیست! این پیشگیری بهتر از درمانه. خصوصا که هیچ درمان کاملی برای آسیب های روانی ناشی از تعرض وجود نداره.
لازم نیست مذهبی باشین تا این آموزش ها رو به دخترتون بدین. فقط کافیه اندازه مادر من، کَری مِی مسیحی، دنیای واقعی رو بشناسین و حتی نصف کری می دخترتون رو دوست داشته باشین.
روحش شاد ...