شب که میشه دلم میاد از دلتنگی بترکه یا وقتی میریم جایی میگم کاش مامانم اینا نزدیکم بودن میرفتم خونه اشون. ظهر که میشه بازم همینجور سه تا بچه دارم ولی بخدا عادت نکردم همش خودم بخاطر انتخاب راه دور لعنت میکنم خیلی سخته بخدا خیلی 😭😭
انشالله این غم غربتو منم تجربه کنم ولی واس من متفاوت باشه
از تهران تا LA فاصله باشه 🫠😂
"نورین _ دختری از مه و ماه " او خیالِ من است، بازتابِ درونیترین بخشِ وجودم ..شخصیتی که از میانِ مهِ احساس و نورِ ماهِ تخیل زاده شد ..در رمانم، او صدای آرامیست از درونِ من؛ جایی که آندیا در سکوت، خودش را پیدا میکند. 🌫️🌙ناشناسhttps://abzarek.ir/service-p/msg/2327170