رفته بودیم مهمونی
من پسرم عادت داره وقتی غذایی خوشمزس تعریف زیاد میده
بعد به مادرشوهرم گفت چقدر زرشک ها خوشمزه هستن طمعشون عالیه
بعد اونم گفت نوش جان
دوباره یکی دیگه از افراد سرسفره هم گفت نوش جان بعد یکی دیگه به یه حالتی ول نمیکردن ....
بعد پسرم دراومد گفت الان یکی دیگه هم میگه نوش جان
بعد مادرشوهرم به یه حالت بدی دراومد گفت بعد یه هفته که اومدی حالا بدت میاد کسی باهات حرف بزنه
بعد پسرم دراومد گفت نه منظوری نداشتم
خداییش من ناراحت شدم حالم بد شداون لحظه حتی غذا کم خوردم سریع هم اومدیم