دوست دارید بچه ایندتون جنسیتش چی باشه

13811381

عضویت: 1401/08/14

تعداد پست: 7520

نه دیگه پاره میشم۲ تا بسهتازه اونم چون باباش از تک فرزند بودنِ بچه خوشش نمیادوگرنه یه دونهسه قلو خیل ...

تازه اگه یه دوقلو بیاری یه تکی ممکنه دراینده اون دو تا برن با هم این یکی تنها بمونه

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

1404/08/15

|

17:56

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

13811381

عضویت: 1401/08/14

تعداد پست: 7520

وحشتنااکهههدوتاشم به قدر کافی سخته۳ تا بشن که دیگه..

یکی تو نی نی سایت چهارقلو باردار بود چند سال پیش تاپیکشو دیدم

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

1404/08/15

|

17:58

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

همسایه_انیشتن

عضویت: 1403/01/16

تعداد پست: 7104

تازه اگه یه دوقلو بیاری یه تکی ممکنه دراینده اون دو تا برن با هم این یکی تنها بمونه

وای فوبیا😐

نه دیگه دوقولو بیارم که سومی درکار نیست.

زخم‌ هایم را دوست دارم ، آنها شاهدان اصلی‌ام هستند ، که چطور شجاعانه زندگی کردم .

1404/08/15

|

17:58

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

همسایه_انیشتن

عضویت: 1403/01/16

تعداد پست: 7104

یکی تو نی نی سایت چهارقلو باردار بود چند سال پیش تاپیکشو دیدم

آخییی😀💘

بنده خدا سرویس شده تا بزرگ کنه

زخم‌ هایم را دوست دارم ، آنها شاهدان اصلی‌ام هستند ، که چطور شجاعانه زندگی کردم .

1404/08/15

|

17:59

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

13811381

عضویت: 1401/08/14

تعداد پست: 7520

آخییی😀💘بنده خدا سرویس شده تا بزرگ کنه

اسمش سالومه بود

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

1404/08/15

|

18:00

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

همسایه_انیشتن

عضویت: 1403/01/16

تعداد پست: 7104

اسمش سالومه بود

هنوز هس؟

زخم‌ هایم را دوست دارم ، آنها شاهدان اصلی‌ام هستند ، که چطور شجاعانه زندگی کردم .

1404/08/15

|

18:00

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

13811381

عضویت: 1401/08/14

تعداد پست: 7520

هنوز هس؟

نمیدونم والا

یکبار موقع نت گردی دیدم تاپیکشو

مال خیلی وقت پیش بود

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

1404/08/15

|

18:01

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب