2777
2789

متأهلا جواب بدن چون بالاخره اونا با خانوادشون دیگه زندگی نمیکنن میخوام بدونم بعداز ازدواج رابطتون چطوره با مادر و پدر؟، من خودم اول بگم راستشو بخوای من از رفتارهای مادرم خیلی دلم می‌شکنه باز بابام مهربونتره، مهمون نوازتره،‌ مامانم اگه یه سالم نرم خونش بهش زنگ نزنم براش مهم نیست اما بابام نه اینجوری نیست، تو بچگی از بابام می ترسیدم به خاطر دعواهاش حتی با مامانم صمیمی تر شدیم اما باز بابام مهربونتره، بزرگ که شدم فهمیدم بابام واقعاً با معرفت و با انصافه، با اینکه ما خونمون تو یه شهر دیگست اما مامانم به خاطر بچه کوچیک که دارم تا میرم حوصله ندارن هی غُر میزنن، دلم می‌شکنه ازین چیزا🥺😔اما باز میگم اشکال نداره، خدا حفظشون کنه جلو شوهرم ظاهرسازی میکنم که مشکلی پیش نیاد، منم دیگه میگم تو خونه خودم باشم بهتره والا اعصابم راحت تره 😄نرم اونجا، حالا شما چطور؟؟؟


خدایا به تو توکل کردم😍⁦♥️⁩

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

پدرم قبل ازدواجم فوت شد

مادرم فرشته ست مااخرهفته ها میریم همیشه چهارشنبه ها ک باهم صحبت میکنیم میگه فردا میاین دیگه 

البته ک پدرمم مهربون بود اگ الان بود درست مثل مادرم رفتارمیکرد

دختر باید حیاداشته باشه پرده رو پنجره اتاق منم داره😉❌️مفهموم امضام از درک خیلیا خارجه مخصوصا اینجا پس اگه درکش نکردی نیاز نیست اظهار نظر کنی😉❌️

هردو خیلی خوبن 

 چرا جملات سطحی‌تان را با «ما مرد‌ها با ما زنها»شروع میکنید؟لطفا کژی،کمبود های عاطفی و ایراداتتان را به پای کل جمعیت زنان یا مردان ننویسید.مثلا بگویید من زیاد دروغ میگویم نگویید ما مردها نمیتوانیم راست خیلی چیزها را بگوییم.یا بگویید من بداخلاقم نگویید ما زنها تمام پاییز خلقمان تنگ است... 

بابام خیلی مهربون و مهمون دوست بود همش دوس داشت دور هم باشیم 

ولی مامانم دقیقا برعکس

بابام فوت کرد مامانم پامونو برید هی پرخاش میکرد هی بی احترامی غرزدن حتی بچمو نفرین میکرد ولی من مثل احمقا باز میرفتم انقدر که ماها رو مهرطلب بارآوردن ولی پارسال بهمن دیگه همه حرفامو بهش زدم و از خونش اومدم بیرون تا الانم قط رابطه م

درسته تنهایی و بی کسی سخته ولی چاره ای نیس قسمت ماهم این بوده دیگه

بابام خیلی مهربون و مهمون دوست بود همش دوس داشت دور هم باشیم ولی مامانم دقیقا برعکسبابام فوت کرد مام ...

چقدر سخته اما خب به نظرم قطع رابطه نکن اما مثل من خیلی کم بروپیشش

خدایا به تو توکل کردم😍⁦♥️⁩
چقدر سخته اما خب به نظرم قطع رابطه نکن اما مثل من خیلی کم بروپیشش

خیلی سعی کردم همه روشهارو امتحان کردم من اصلا یه شهر دیگه م وقتی قط رابطه نیستم هرروز زنگ میزنه هی از آوم حرف میکشه میره پیش خواهرم اینا چندتام میزاره روش میگه اصلا یه اخلاقایی داره که نگو


خیلی سعی کردم همه روشهارو امتحان کردم من اصلا یه شهر دیگه م وقتی قط رابطه نیستم هرروز زنگ میزنه هی ا ...

وای چه بد، حالا چی؟ حالا ناراحته یا نه؟

خدایا به تو توکل کردم😍⁦♥️⁩
وای چه بد، حالا چی؟ حالا ناراحته یا نه؟

معلومه نه

چون اون خواهرمو دوس داره اون باشه کسیو نمیخواد یمدت قهر بودن براهمین به من رو میداد تا باهم آشتی کردن باز شروع کرد

فقط کاری چیزی داشته باشه سراغ من میاد ولی منم دیگه هیچ کاری بهش ندارم چقدر دخترم سراغشو میگیره هی میگه مامان بریم خونه مامان جوون فلان

ولی این دلش سنگه انگار 

هیییییی 

معلومه نهچون اون خواهرمو دوس داره اون باشه کسیو نمیخواد یمدت قهر بودن براهمین به من رو میداد تا باهم ...

وای چقدر بد، چی بگم والا امیدوارم خوش باشین

خدایا به تو توکل کردم😍⁦♥️⁩
معلومه نهچون اون خواهرمو دوس داره اون باشه کسیو نمیخواد یمدت قهر بودن براهمین به من رو میداد تا باهم ...

همین بچه ها نمیزارن واقعا پسر منم زود به زود میگه مامان جون

خدایا به تو توکل کردم😍⁦♥️⁩
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز