2777
2789
عنوان

میخوام با والدینم قطع رابطه کنم

| مشاهده متن کامل بحث + 376 بازدید | 32 پست
قطع نکن درستش کن


درست شدنی نیست

من سالها تلاش کردم و این بین فقط،خودم جسمی و روحی اذیت شدم،بچه ام که دنیا اومد کم کم دیدم واقعا دیگه انرژی ندارم برای تفهیم و تغییر و اصلاحشون بذارم و رفته رفته تقریبا قطع ارتباط شدم.گاهی دلم تنگ میشه ولی میدونم این برای خودم،زندگیم و خونواده کوچیکی که ساختم بهترین کاره

با احترام درخواست دوستی نمیپذیرم🙏💚

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

بله دارم ،با اونا هم سرد هستن کلا البته اونا خونه هستن و مستقل نیستن

اها برات اهمیت نداشته باش توهم باهاشون سرد باشه به زندگی خودت برس انشاالله خانواده جدید تشکیل بدی خیلی گرم و صمیمی باشید اونا رو ول کنه درست شدنی نیستن خودتو خسته نکن

خداروشکر خانواده تشکیل دادی و دوری ازشون

ممنون عزیزم

بله.ولی سالهای زیادی از دوران تاهلم منظورم 6 7ساله اوله که اوج شیرینی و خوشی بود بارها و بارها غم و غصه و اذیت و توقعشون حال روحیم رو بد میکرد و مدام با خودم در جنگ بودم که بین این دو حس تعادل ایجاد کنم تا به زندگیم لطمه نزنم،و این باعث شد دچار وسواس فکری/نشخوار ذهنی شم اگه قبلش بودم خیلی کم بوده که بیاد ندارم اما از یه دوره ای خیییلی زیاد شد و این فقط یکی از ثمرات پافشاریم برای جا نزدن و تحمل کردن بود

با احترام درخواست دوستی نمیپذیرم🙏💚

بنظرم دوری دوستی برات بهترین ایده س ، سعی کن خودتو سرگرم کنی و بچسبی به زندگیت تا ایندتو بسازی ، اونا چیزی نیستن ک بخوای خودتو و اینده تو از درد اونا نامید یا ناراحت کنی

ممنون عزیزمبله.ولی سالهای زیادی از دوران تاهلم منظورم 6 7ساله اوله که اوج شیرینی و خوشی بود بارها و ...

یه نمونه خودخواهیشون اینکه مادرم به دوره اول هر صبح فکر کن 9ونیم صبح زنگ میزد به غرغر و ناله و بدگویی و نفرین و... که همچنان از دلسوزی و ترحمم سواستفاده کنه که مثلا مدام بیرون ببرمش یا بگم بیا خونمون.و جوری شده بود صدای تلفن که میومد تپش قلب میگرفتم آدمیم نبودم به توصیه خیلیا بهانه بیارم زود قطع کنم یا اصلا ج ندم،یه روز گفتم شرایطم اینه دیگه تپش قلب میگیرم یکم رعایتم رو بکن گفت خودتو گیر آوردی لوسی یه حرف میزنم تحمل نداری؟یعنی چی باید بگم بایدم بشنوی!!! رسما میخواست دیوونم کنه.خیلی سال گذشت که با خودم به سازش و توافق برسم که سمی هستش و با عالم و ادم در جنگ و تنش که خودشم میگه من همینم تحملم کنید چون وظیفتونه و من دیگه روحی و جسمی نمیکشم

با احترام درخواست دوستی نمیپذیرم🙏💚

شغلت چیه؟ پول از کجا اوردی خونه و وسیله گرفتی؟

ماجراش خیلی مفصله

خونه که اجاره هست 

وسایل هم هر چی وسایل کهنه داشتن دادن به من ولی من تدریجا با پول خودم وسایل نو گرفتم


ماجراش خیلی مفصلهخونه که اجاره هست وسایل هم هر چی وسایل کهنه داشتن دادن به من ولی من تدریجا با پول خ ...

افرین بهت که با اوضاع و شرایطت میتونی رو پای خودت بایستی ، جسارتا اهل کجایی ، البته منم یه جورایی مثل توام ، بهمون درخواست دادم بحرفیم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز