مامانا خواهش میکنم یه لحظه بیاین

عمه های بچه اسی رو نمیدونم 

ولی بعضی از عمه ها دشمنن

تو هم بگو دخترعمه 

منم پسرم به دنیا اومد دخترعمه ش واقعا هم خیلی دوسش داشت و بهش ابراز علاقه میکرد.اونا هم هی میگفتن آبجی و خود دخترعمه ش هم هی میگفت آبجی فدات شه و فلان

دور از جون فرزند شما من پسرمو وقتی ۱۴ ماهش بود از دست دادم.دقیقا ۳ ماه از فوت جگرگوشه من گذشته بود که همین عمه برای دخترش که مثلا آبجی بود چنان جشن تولدی گرفت کل فامیلشو دعوت کرد تو یه رستوران یا سفره خونه.من کلی دلم شکست و اونجا فهمیدم که واقعا لیاقت آبجی بودن نداشته.

البته من از تولد گرفتنش ناراحت نشدم.می تونست یه کیک و یه تولد ساده خودمونی بگیره.اما چنان جشنی گرفت با کلی هزینه و آرایشگاه و ...

به شوهرم هم گفتم ایشالا جبران میکنم براش

درکت می کنم

اصلا عادی نیست

کلا انگار مهر طلب هستن حتی از بچه ی دو ساله

ولی خودت رو حساس نشون نده

همسر منم همینجوریه، ولی من اعصابشو نداشتم دیگه همراهیش نمیکنم، تنها میره خونه مادرش،نهایت ماهی یکبار همراهیش میکنیم 

عزیز دلم خدا بهت صبر و طاقت و به بهترین حالت جبران کنه

تو ناراحت هستی و این ناراحتی برای مادر سنگینه چون خودم دوتا از دست دادم درکت می کنم

ولی خب اونا بعد از سه ماه جشن گرفتن گلم

ممنون عزیزم.خدا به شما هم صبر و آرامش بده.آخه خودشون برای مرگ عزیزانشون خیلی سخت می گیرن.پدرشوهرم که فوت کرد جاری من تا دو سال نباید تولد میگرفت.خواهرشوهرم میگفت دیگه تولد تو خونه ما تموم شد.جاریم برای دخترش خونه مادرش یه کیک ساده خریده بود به اینا کلی برخورده بود.اما برا بچه من اینطوری رفتار کردن.درسته بچه بود اما جگرگوشه مون بود.برای اونا هم خیلی خیلی عزیز بود.تنها نوه پسریشون بود که کلی ذوقشو داشتن

نه بابا چه جوابی بدی 

هر جوابی بدی بهت ا حسادت می‌زنن

پسرت یکم دیگه بزرگ بشه کاملا رفتارهاش مستقل میشه و هر کسی که بخواد این استقلال رو ازش بگیره بیشتر ازش دوری میکنه

چی بگم

امام علی ع به فرزندشون فرمودن آنچه که برای خود می پسندی برای دیگران هم بپسند

وآنچه که برای خود نمی پسندی برای دیگران هم نپسند

اگر به عنوان یه مسلمون همین دوتا جمله رو سرلوحه ی زندگی مون می کردیم هیچ غمی نداشتیم

عجب آدم های بیماری هستن

به نظر انگار میخوان بیشتر شما رو اذیت کنن