طبیعیت سر لج ورداشته با من
نمیاد هیشکی حتی حرفاش به کارم
اصلانم نمیخوام به عقب برم
از خونمون میاد فقط درداش به یادم
من پره یه حس انتقامم
پره از فحش و گلایم
پر گیر و گره
پر حرف و کنایم
دلم حالش بده
آتیش میوفته به جونم شبا
دیشب از تنهایی انقدر دود گرفتم تا جونم دراد
توام داری الکی مصرف میشی
نمیخنده عمیق میدونم لبات
ولی من هنوز پای حرفمم و میبینی که دارم میخونم برات
میزنه تازیانه پشت شلاق و شلاق پشت زخم!
این زمین وحشی به من
میزنه بدم میزنه
میزنه که وحشی بشم
میزنه جوری که انگار وقتشه بخشیده شم...