من ۴بارسقط داشتم چهارتام پسربودن راستش من پسربچه هارو زیاد دوسداشتم همیشه دوسداشتم یه پسرداشته باشم ک نشد یبار ۶ماهم بود زایمان زودرس گرفتم وبچم نموند زن داداشم بامن باردار بود یادم نمیره من مثلا رفته بودم خونه مامانم استراحت داداش بزرگم هرشب میومدباآب وتاب از پسر بدنیا نیومدش میگفت😏
خلاصه من دوتا دختر خدابهم داده الان خداروشکر
ولی این ماجرا ادامه داره داداش کوچیکترم خدا بهش دوتا بچه دخترو پسر داده هروقت میرم خونه مامانم اینم بگم سالی دوبارمیرم چن روزی میمونم
این میاداز پسرش تعریف میکنه ویجوری ب مم نگا میکرد🫥
انگارک من حسرت بخورم یا مثلا حسودیم شه یه همچین خانواده داغونی دارم البته بجز خواهربزرگم ک جواهره بخدا
تا یبارم با زنش بحثم شد گفت تو حسرت پسرمنو میخوری😐