من یکساله عقد کردم
یکی از خواسته هام در ازدواج ارتباط خانوادگی و رفت و آمد و خانواده خوب و گرم و صمیمی بود
که الان برعکس
همه خانواده از من بزرگترن چون شوهرم آخرین فرزند بوده و تفاوت سنی زیادی داره
خواهر و برادرانش همه بزرگن بچه ها شونم مغرورن و نمیشه باهاشون رفت و آمد داشت
فامیل های درجه ۲ هم رفت و آمد ندارن
خاله و عمه و عمو و دایی رفت و آمد ندارن
و من متنفرم از این وضع و نمیدونم چیکار کنم
حس بدی دارم ، بقیه رو که میبینم رفت و آمد دارن با خانواده ها میگن میخندن این ور میرن اونور میرن و ما فقط خودمون دوتاییم
ناراحتیم خیلی شدیده چیکار کنم