2777
2789
عنوان

چوب را که ورداری دزده خبردار میشه

982 بازدید | 68 پست

اینکه خواهر املاکی پژمان تصمیم گرفته اسم اون دختر را بیاره و  تو زندگی  خصوصی اون دختر سرک بکشه و بیاد بگه تو چون املت خوردی یا گاهی بیرون بودی خوش بودی و حالت بد نبوده

نشون میده بی هیچ نبوده

نشون میده که ریگی تو کفش پژمان بوده که اول در رفته بعد با این روش خواهر بنگاهی اش قصد داره برادرش را تطهیر کنه


مملکت قاضی و دادگاه داره 

خیلی عجیبه که پژمان رو آورده به امین فردین و خواهرش

مدل جدید دادگاه و قضاوت هم دیدیم


دخترهای ایرانی یادتون باشه  از دویست متری مردها تو ایران رد نشید بعدا خدای نکرده  هر اتفاقی بیفته میگن  خود دختره خواسته و کرم داشته

مقایسه دادگاه  دونده های ایرانی توی کره و دادگاه  پژمان جمشیدی نشون میده  تو ایران همیشه دخترها مقصرن

چرا؟؟ چون توی مراسم علاقه دارند عکس یادگاری  با کسی بگیرن یا از دیدن یک آدم  معروف خوشحال میشن



بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

میدونستی این قضاوت‌های مجازی روی رای دادگاهها تاثیر داره ؟ شما پرونده رو کامل می‌دونی که اینقدر محکم نظر میدی ؟ خود دادگاه هنوز به رای نرسیده و در حال تحقیق اونوقت من و شما حکم بدیم ؟ بهتر نیست صبر کنید !؟

فاصله اجتماعی را رعایت کنید! ازآدم مشکوک به ویروس ۲ متر؛از آدم دروغگو ۱۰ متر،ازآدم ریاکار ۱۰۰ متر                  ازآدم متعصب ۱۰۰۰ متر،ازآدم حسود ۱۰/۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ متر 🤦


خیلی از دخترا رنج دیدن و انگ زدن بهشون که شما خودتون کرم داشتید

ولی بعضیا واقعا کرم دارن... 

این مرد هم آدم معروفی بوده، رفته تو خونش چه گوهی بخوره؟ بعید نیست بخش زیادی از این ماجرا بخاطر شهرت پژمان جمشیدی بوده باشه که سعی داشته زمینش بزنه... 

تو خیابون که گیر نیاورده تجاوز کنه، با پای خودش رفته تو خونه اون آدم. 


🩷سزاموئید=اصطلاح آناتومیکال برای استخوان های کنجدی بدن؛الهام گرفته از جثهٔ ریزنقشم(اردیبهشت 1403)|| من تنهاییام رو کشیدم،حسرتام رو خوردم،حس مضخرف ناکافی بودن رو بیشتر از هرکسی از نبودنات و نخواستنات تجربه کردم،فرصتام رو هم دادم،دیگه درست هم بشی و بیای سراغم منم که دیگه "نمیخوام".(29فروردین1404)||من تمام خاطراتی که حتی در ذهنم از تو داشتم را پاک کردم دیگر تمایلی برای فکرکردن به آنها ندارم، خاطرات خوبت حسرت و نفس عمیقی را در من زنده میکند و خاطرات بد ات نفرت و دل شکستگی را، هیچکدامشان را نمیخواهم یادآوری کنم، از تو برای من فقط یک حس به جا مانده، یک حس قدیمی و کمرنگ که گه گداری از دلم میگذرد... (10تیر 1404)|| فکرمیکردم از تو درمان شده ام، مثل مخدری که از خون بیرون میرود. خواستم بنویسم سم، دلم نیامد. هم آینده ای برایمان وجود ندارد و هم ترک عادت فکرکردن به تو برایم غیرممکن شده است. هم نمی‌خواهم برگردی و هم دلم برایت تنگ شده، نمی‌دانم اگر دوباره پیغامی از تو بگیرم چه حسی خواهم داشت(27 تیر 1404)|| پس از تو، دیگر پذیرش نبودن ها، رفتن ها و پذیرش اینکه انسان ها نا امید کننده اند برایم راحت تر است (16شهریور1404)||

چیشده

امین فردین میگفت ملیکا پارسادوست قبل از جمشیدی با این خواننده بوده و بعد هم ازش باج و حق السکوت گرفته. کلا کارش همینه. از جمشیدی هم دویست و پنجاه هزار یورو خواسته بوده که زیر بار نرفته.

هنوز صحت این جریان مشخص نیست ولی واقعا خواهر پژمان چه فکری کرده ؟؟

مگه افسرده هایی رو ندیده که بلند بلند میخندن و در ظاهر اصلا مشخص نیست که افسرده ان ؟؟

همین چند وقت پیش یه پزشکی خودکشی کرد اما تو همه ی عکساش لبخند به لب داشت 

این چیزا چرت و‌پرته 

اصلا از خواهرش خوشم نمیاد نخود آش 

بذار قانون کار خودشو بکنه 

خیلی از دخترا رنج دیدن و انگ زدن بهشون که شما خودتون کرم داشتیدولی بعضیا واقعا کرم دارن... این مرد ه ...

پژمان می تونسته در را باز نکنه

به هر حال بد نبود ملاحظه می کرد

الآن  دختر  بود اگه هر شب در را برای یکی وا می کرد بهش چه لقبی می دادن؟؟

امین فردین میگفت ملیکا پارسادوست قبل از جمشیدی با این خواننده بوده و بعد هم ازش باج و حق السکوت گرفت ...

امین فردین مگه قاضیه ؟؟ باید این جریانات تو دادگاه اثبات بشه درستی یا نادرستیش

پژمان می تونسته در را باز نکنهبه هر حال بد نبود ملاحظه می کردالآن دختر بود اگه هر شب در را برای یک ...


چی میزنی؟

🩷سزاموئید=اصطلاح آناتومیکال برای استخوان های کنجدی بدن؛الهام گرفته از جثهٔ ریزنقشم(اردیبهشت 1403)|| من تنهاییام رو کشیدم،حسرتام رو خوردم،حس مضخرف ناکافی بودن رو بیشتر از هرکسی از نبودنات و نخواستنات تجربه کردم،فرصتام رو هم دادم،دیگه درست هم بشی و بیای سراغم منم که دیگه "نمیخوام".(29فروردین1404)||من تمام خاطراتی که حتی در ذهنم از تو داشتم را پاک کردم دیگر تمایلی برای فکرکردن به آنها ندارم، خاطرات خوبت حسرت و نفس عمیقی را در من زنده میکند و خاطرات بد ات نفرت و دل شکستگی را، هیچکدامشان را نمیخواهم یادآوری کنم، از تو برای من فقط یک حس به جا مانده، یک حس قدیمی و کمرنگ که گه گداری از دلم میگذرد... (10تیر 1404)|| فکرمیکردم از تو درمان شده ام، مثل مخدری که از خون بیرون میرود. خواستم بنویسم سم، دلم نیامد. هم آینده ای برایمان وجود ندارد و هم ترک عادت فکرکردن به تو برایم غیرممکن شده است. هم نمی‌خواهم برگردی و هم دلم برایت تنگ شده، نمی‌دانم اگر دوباره پیغامی از تو بگیرم چه حسی خواهم داشت(27 تیر 1404)|| پس از تو، دیگر پذیرش نبودن ها، رفتن ها و پذیرش اینکه انسان ها نا امید کننده اند برایم راحت تر است (16شهریور1404)||

امین فردین مگه قاضیه ؟؟ باید این جریانات تو دادگاه اثبات بشه درستی یا نادرستیش

دادگاه اگه  عادل بود متهم را فراری نمی داد

اگه پاکی و بی گناهی پژمان  ثابت شده موندم چه نیازی به بال بال زدن خواهرش و رفیق امین فردین است؟؟

اگه پژمان گناهی کرده آیا با خراب کردن بقیه تطهیر میشه؟؟؟

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792